شلوغ
licenseمعنی کلمه شلوغ
معنی واژه شلوغ
šoluq
busy
|
شلوغ
مترادف:
ازدحام، پرازدحام، پرجمعيت، پرسروصدا، پرهياهو، هياهو
متضاد:
ساكت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [ترکی]
مختصات:
(عا.)
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
Soluq
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
1336
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
busy | noisy , messy , tumultuous , disorderly , unquiet , chock-a-block
ترکی
meşgul
فرانسوی
occupé
آلمانی
beschäftigt
اسپانیایی
ocupado
ایتالیایی
occupato
عربی
مشغول
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "شلوغ" به معنای پرجمعیت، شلوغی یا آشفته است و میتواند به عنوان صفت و در توصیف موقعیتها، مکانها یا وضعیتها استفاده شود. در ادامه به برخی از نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
-
استفاده در جملات:
- "این خیابان در ساعات اوج شلوغ است."
- "مهمانی ما به قدری شلوغ بود که حتی جا برای نشستن هم نبود."
-
ترکیب با واژههای دیگر:
- "شلوغکاری": به معنای ایجاد آشفتگی یا بینظمی.
- "شلوغی": به معنا و مفهوم جمعیت یا وضعیت شلوغ.
-
قید و صفت:
- "شلوغ" میتواند به عنوان صفت به کار رود: "این بازار همیشه شلوغ است."
- از "شلوغ" میتوان به عنوان یک قید نیز استفاده کرد: "این مکان به شدت شلوغ است."
-
نگارش صحیح:
- از نوشتن "شلوغی" به صورت "شوغلی" یا دیگر اشکال نادرست پرهیز کنید.
- همواره از قواعد املایی و نگارشی زبان فارسی پیروی کنید و کلمه را با "غ" بنویسید.
- کاربرد در ادبیات:
- در نثر یا نظم، میتوان از "شلوغ" برای توصیف صحنهها و حالات عاطفی استفاده کرد: "در دل شلوغی خیابانها، تنهایی خود را بیشتر احساس کردم."
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "شلوغ" به درستی و با تأثیرگذاری بیشتر در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "شلوغ" در جمله آورده شده است:
- امروز در بازار خیلی شلوغ بود و پیدا کردن جا برای پارک کردن ماشین دشوار شده بود.
- جمعهها معمولاً با ترافیک شلوغ در خیابانها مواجه میشویم.
- کلاس درس به خاطر حضور زیاد دانشآموزان خیلی شلوغ و پر سر و صدا بود.
- پارک در روزهای تعطیل به دلیل حضور خانوادهها و بچهها شلوغتر میشود.
- کنسرت را به خاطر بلیطهای محدود و جمعیت شلوغ نتوانستیم ببینیم.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
