جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

šammās
deacon  |

شماس

معنی: شماس . [ ش َم ْ ما ] (ع اِ) از مهتران ترسا که موی میانه ٔ سر خود را بتراشد جهت ملازمت بیعت . ج ، شَمامِسَة. (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از تاج العروس ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از غیاث ) (از آنندراج ). مهتر ترسایان در بلاد اسلام بطریق است و پس از آن جاثلیق و پس از آن مطران و پس از آن اسقف و پس از آن قسیس و پس از آن شماس . (یادداشت مؤلف ). شماس از عبری «شماشا» (شماس ، خادم و عابد) مشتق از شمش است بمعنی (خدمت کرد، آفتاب را پرستید، نماز گزارد). شماسها در سازمان کلیسا گروهی از روحانیون بودند که شغل آنان توجه به فقرا بود و بعدها کشیشان را گفتند. (از ذیل برهان چ معین ). شماس از زبان آرامیة گرفته شده است . (از نشوءاللغة ص 69). شماس از لغت سریانی است بمعنی خادم ، و آن مقام دین مسیحی است پایین تر از کشیش . (از اقرب الموارد). عدل ترسایان . (السامی فی الاسامی ). شاگرد قسیس بود. (بیان الادیان ). شماس در مرتبه ٔ دون قسیس باشد و کلمه ٔ سریانی بمعنی خادم است . (از فرهنگ جهانگیری ) :
کنیزک به دادار سوگند خورد
به زنار شماس هفتادگرد.
فردوسی .
به زنار شماس و روح القدس
کزین پس مرا خاک در اندلس .
فردوسی .
به ناقوس و به زنار و به قندیل
به یوحنا و شماس و بحیرا.
خاقانی .
|| یک طبقه از روحانیون مانوی را گفته اند و این کلمه اصلش سریانی است . (از فرهنگ لغات شاهنامه ). این کلمه از دوره ٔ آفتاب پرستی مانده و از مانویان است و اصل آن شمس است و سپس مسیحیان آنرا بمعنی نوین نقل داده اند (مقامی پس از بطریق ). (یادداشت مؤلف ). || معرب از عبری از کلمه ٔشماشا، خادم معبد آفتاب . (فرهنگ فارسی معین ). || خادم معبد و کلیسا. (فرهنگ فارسی معین ).
... ادامه
821 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، مٲخوذ از سُریانی] [قدیمی]
مختصات: (شَ مّ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: SammAs
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 401
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
deacon | sham
ترکی
papaz
فرانسوی
diacre
آلمانی
diakon
اسپانیایی
diácono
ایتالیایی
diacono
عربی
الشماس | شماس الكنيسة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "شماس" در فارسی به معنای "چراغ‌دار" یا "ناظر" استفاده می‌شود و به‌طور خاص در متون مذهبی یا دینی به کار می‌رود. در زیر چند قاعده نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه آورده شده است:

  1. نوشتار صحیح: کلمه "شماس" باید به همین صورت و بدون تغییر در فرم نوشته شود.

  2. غلط‌های احتمالی: برخی ممکن است آن را به اشتباه "شماص" یا "شماز" بنویسند که نادرست است. لذا توجه به نوشتار صحیح بسیار مهم است.

  3. جنس کلمه: "شماس" در زبان فارسی به عنوان یک اسم مردانه شناخته می‌شود. استفاده از آن در جملات باید با توجه به این نکته باشد.

  4. مثال کاربردی:

    • "شماس در مراسم مذهبی، مسئول نگه‌داری چراغ‌ها است."
    • "او به عنوان یک شماس در کلیسا فعالیت می‌کند."
  5. قواعد صرف و نحو:
    • این کلمه می‌تواند به همراه صفت‌ها، قیدها و دیگر اجزای جمله به کار رود. مثلاً: "شماس محترم"، "شماس جوان".

توجه به این نکات در استفاده و نگارش کلمه "شماس" به ایجاد ارتباط بهتر و دقیق‌تر کمک خواهد کرد. اگر سوال خاصی در این زمینه دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

در اینجا چند مثال برای کلمه "شماس" در جمله آورده شده است:

  1. شمس در آسمان درخشش خاصی دارد و تمامی زمین را روشن می‌کند.
  2. او با تنبلی از خواب بیدار نشد و به همین دلیل از طلوع شمس جا ماند.
  3. شمس در افق به آرامی غروب کرد و رنگ‌های گرم به آسمان بخشید.
  4. در ادبیات فارسی، شمس به عنوان نماد نور و روشنایی شناخته می‌شود.

لطفا توجه داشته باشید که "شماس" در زبان فارسی به معنای "شمس" (خورشید) به کار می‌رود. اگر در مورد کلمه "شماس" در مفهوم خاص‌تری صحبت می‌کنید، لطفاً بیشتر توضیح دهید.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری