جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

šureš
insurgency  |

شورش

معنی: شورش . [ رِ ] (اِمص ) عمل شوریدن . (یادداشت مؤلف ). از: شور + «ش »، علامت اسم مصدر. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). شوریدن . شور و غوغا کردن . (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). غوغا و هنگامه . (ناظم الاطباء): مهواع ؛ شورش و بانگ درحرب . مِهْوَع ؛ شورش و بانگ در حرب . (منتهی الارب ). || فریاد و ناله . بانگ و فغان :
از شورش آه من همه شب
بادام تو دوش ناغنوده .
خاقانی .
شورش بلبلان سحر باشد
خفته از صبح بی خبر باشد.
سعدی .
|| آشفتگی و پریشانی . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). تشویش . || فتنه و فساد. (ناظم الاطباء) : شورش جنگ برپا شد.(ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 446). || جنگ و جدال و ستیزه و پیکار :
چو پای و رکاب و بر و یال تو
چنین شورش جنگ و کوپال تو.
فردوسی .
همه زیر فرمانش بیچاره اند
که با شورش و جنگ پتیاره اند.
فردوسی .
بدان شورش اندر میان سپاه
از آن زخم شمشیر و گرد سیاه .
فردوسی .
گر او را فرستی بنزدیک من
وگرنه ببین شورش انجمن .
فردوسی .
در مصاف دشمنان گر با کمان شورش گرفت
مرد در جوشن بلرزد پیل در برگستوان .
فرخی .
رعایا و ولایتها آسوده گردند و از این گریختن و تاختن و جنگ و جدال و شورش بازرهند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 598).
ترا با من این شورش و کار چیست
ز بهر کسان جنگ و پیکار چیست .
(گرشاسبنامه ).
|| طغیان و نافرمانی و یاغیگری و آشوب . (ناظم الاطباء). عصیان . آشوب . انقلاب . (فرهنگ فارسی معین ). تمرد و عصیان . (قاموس کتاب مقدس ). ثوره . بلوا : بعد از مدتی عزالدوله ... از عم یاوری خواست از تشویش و اضطراب لشکر و رکن الدوله عضدالدوله را بفرمود به جانب اهواز رود به یاری ابن عم و چون عضدالدوله به جانب بغداد رسید آن شورش کمتر شده بود. (مجمل التواریخ والقصص ). و شورش عیاران کمتر شده بود زانکه حاجب تنی چند گردن بزد و دونیمه کرد کاری بسیاست فروگرفت و مصادره ها ستد. (راحةالصدور راوندی ). || تموج . تلاطم :
چو دریا به شورش گرفتی شتاب
یکی طشت بودی بکردی پرآب .
اسدی .
شورش دریای اشک من به زمین رفت
بر تن ماهی شکنج مار برافکند.
خاقانی .
|| هیجان . (فرهنگ فارسی معین ). وجد. التهاب . وجد و حال و اشتیاق :
هست از پری رخساره ای در نسل آدم شورشی
شور بنی آدم همه زان روی گندمگون نگر.
خاقانی .
گر ترا مستی چو عشق بلبل است
شب مخسب و شورشی در ما فکن .
عطار.
- شورش اندر دل افتادن (فتادن )؛ وجد و شوق پدید آمدن :
شورشی اندر میان دل فتاد
دل در آن شورش هوای یار کرد.
عطار.
|| جنون . دیوانگی . جنون عشق : حدیث مجنون و لیلی و شورش حال او بگفتند. (گلستان ).
چشمم از زاری چو فرهاد است و شیرین لعل تو
عقلم از شورش چو مجنون است و لیلی روی تو.
سعدی .
یکی صورتی دید صاحب جمال
بگردیدش از شورش عشق حال .
سعدی .
|| اضطراب . نگرانی . قلق .
- شورش دل ؛ اضطراب و نگرانی و قلق :
ورت ارادت باشد به شورش دل خلق
بشور زلف که در هر خمی دلی داری .
سعدی .
|| درهم آمیختن . (برهان ) (آنندراج ). درهم آمیختگی . (فرهنگ فارسی معین ). اختلاط و آمیزش . (ناظم الاطباء). || برهم زدن . || برهم خوردن . (برهان ) (آنندراج ). || نفرت و کراهت . || استفراغ و حالت قی . (ناظم الاطباء). || افتراق و جدائیها. (قاموس کتاب مقدس ).
... ادامه
949 | 0
مترادف: آشوب، ازدحام، انقلاب، جنبش، شر، طغيان، عصيان، غائله، غايله، فتنه، قيام، كودتا، نهضت، هنگامه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر)
مختصات: (رِ) (اِمص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: SureS
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 806
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
insurgency | rebellion , revolt , riot , uprising , insurrection , revolution , insurgence , uproar , sedition , mutation , worry
ترکی
İsyan
فرانسوی
rébellion
آلمانی
rebellion
اسپانیایی
rebelión
ایتالیایی
ribellione
عربی
تمرد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "شورش" به معنای طغیان، نافرمانی یا قیام علیه حکومت یا نظم موجود است. در زبان فارسی، برای استفاده صحیح از این کلمه و قواعد نگارشی مرتبط با آن، نکات زیر را می‌توان مد نظر قرار داد:

  1. نحوه نوشتار:

    • کلمه "شورش" به صورت صحیح و با املای درست نوشته می‌شود.
  2. جنس کلمه:

    • "شورش" اسم است و به طور کلی به حالت جمع هم می‌تواند به کار رود: "شورش‌ها".
  3. نوع کلمه:

    • "شورش" اسم عام است و می‌تواند به انواع مختلفی از قیام‌ها و نافرمانی‌ها اشاره داشته باشد.
  4. قید و وصف در جملات:

    • می‌توان به کلمه "شورش" قید و وصف اضافه کرد. مثلاً: "شورش مردم علیه ظلم"، "شورش گسترده".
  5. ترکیبات و عبارات:

    • از "شورش" می‌توان در ترکیبات مختلف استفاده کرد، مانند "شورش اجتماعی"، "شورش سیاسی"، "شورش مدنی".
  6. کاربرد در جملات:

    • جملات مثال:
      • "شورش در خیابان‌ها باعث تغییرات سیاسی شد."
      • "شورش مردم بر ضد حکومت به طور ناگهانی آغاز گردید."
  7. نکات نگارشی:
    • در نوشتار، فاصله‌گذاری و اعراب‌گذاری را رعایت کنید.
    • از punctuation (نقطه، کاما و ...) به درستی در جملات استفاده کنید.

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "شورش" به نحو صحیح و مناسب در نوشته‌ها و گفتارهای خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. شورش مردم علیه ظلم و فساد در روزهای اخیر شدت گرفته است.
  2. در تاریخ، شورش‌ها اغلب به تغییرات سیاسی و اجتماعی بزرگی منجر شده‌اند.
  3. برخی از تحلیلگران معتقدند که دلایل اقتصادی و اجتماعی می‌تواند ریشه‌های شورش‌های نوین باشد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری