جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: طویل . [ طَ ] (ع ص ) دراز. ج ، طِوال ، طیال . (منتهی الارب ). بلند. نقیض قصیر. خلاف قصیر : پیراهن قصیر بود زشت بر طویل پیراهن طویل بود زشت بر قصیر. منوچهری . || دیریاز (شب ). || (اصطلاح طب ) قسمی از نبض و آن قوی و در طول ساعد باشد. || (اِ) خانه ٔ پنجم نرد از هفت بازی . || (اصطلاح عروض ) بحری از شعر. صاحب تاج العروس گوید: وزن آن هشت بار فعولن مفاعیلن ، بر وزن این بیت امرءالقیس است : الا انعم صباحاً ایها الطلل البالی و هل ینعمن من کان فی العصر الخالی . از بحور پانزده گانه و خاص عربست و شعرفارسی کمیاب است درین بحر، چرا که مطبوع نیست . شمس قیس در المعجم گوید : بدان که عجم را بر پنج بحر از بحور پانزده گانه شعر عذْب نیست و آن طویل است و مدید و بسیط و وافر و کامل و ما بیتی چند از اشعار قدما که در نظم آن تقیل به شعراء عرب کرده اند و برای اظهار مهارت خویش در علم عروض گفته ، بیاریم تا ثقل آن معلوم گردد و دوری آن از طبع سلیم روشن شود: ابیات طویل ، بیت مقبوض ْ عروض سالم ْ ضرب که درین بحر تمامترین اشعار عربست : بکاری چرا کوشی کز آن کار مر تو را فعولن مفاعیلن فعولن مفاعلن همی عاقبت خواهد رسیدن پشیمانی فعولن مفاعیلن فعولن مفاعیلن . بیت مقبوض ْ ضرب و عروض : بدین عاشقی هرکو دهد پند مر مرا فعولن مفاعیلن فعولن مفاعلن همی گوز بر گنبد فشاند به ابلهی فعولن مفاعیلن فعولن مفاعلن . بیت مقبوض محذوف : نگاری کجا همتا بخوبی ندانمش فعولن مفاعیلن فعولن مفاعلن چه گویی که را باشد بعشقش صبوری فعولن مفاعیلن فعولن فعولن . و صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید:نزد عروضیان نام بحری است از بحور مختصه ٔ بتازیان وآن عبارتست از چهار بار فعولن مفاعیلن . و عروض این بحر پیوسته مقبوض استعمال شود. کذا فی عنوان الشرف . وجه تسمیه ٔ آن به طویل آنست که یک بیت آن چهل وهشت حرف می آید و هیچ بحر دیگر به چهل وهشت حرف مستعمل نمیشود، و بعضی گویند طویل از آنجهت گویند که مجزوء نمیآید و هرگز از هشت رکن کمتر نیست برخلاف بحور دیگر. و بعضی عکس طویل را، یعنی مفاعیلن فعولن چهار بار، عریض مقلوب طویل نامند. مثال طویل (شعر): دلارام ما را گر به وعده وفا بودی . بنوعی بدی کآخر تسلی ّ ما بودی . کذا فی عروض سیفی ، تمثیل آن به بیت فارسی منافی اختصاص آن بکلام عربی نبود، چه این بحر مستعمل در مجاورت اهل فارس کمتر است . و بعضی معانی طویل در لفظ طول مذکور شد. 1- بلند، مرتفع
2- دراز، ممتد
3- طولاني، مديد
4- كشيده، درازمدت قصير
1- مفصل
2- گسترده long, lengthy, lengthful, prolix طويل، طويل الأجل، مديد، لأجل طويل، طويلا، منذ عهد بعيد uzun long lang largo lungo طولانی، بلند، دراز، دیر، کشیده، مفصل، طولانی وخسته کننده، خسته کننده، روده دراز
طويل|طويل الأجل , مديد , لأجل طويل , طويلا , منذ عهد بعيد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "طویل" به معنای "بسیار بلند" یا "طولانی" است. در نگارش فارسی و قواعد مرتبط با آن، نکات زیر را میتوان ذکر کرد:
نحوه نگارش: کلمه "طویل" به صورت صحیح و به همین شکل نوشته میشود. توجه داشته باشید که حروف آن باید به طور صحیح و با رعایت اعرابگذاری (در صورت لزوم) به کار رود.
قید و صفت: "طویل" به عنوان صفت استفاده میشود و میتواند برای توصیف اسمها به کار برود (مثلاً: "کتاب طویل" یا "مسیر طویل").
ترکیب با دیگر کلمات: این کلمه میتواند با دیگر کلمات ترکیب شود و معانی مختلفی ایجاد کند. به عنوان مثال:
طویلالمدت: به معنای "طولانی مدت"
طویلالخطر: به معنای "بسیار خطرناک"
قواعد نگارشی: در استفاده از "طویل" در جمله، باید به ساختار جمله توجه کرد و از آن به درستی در مکانهای مناسب استفاده کرد. همچنین از تکرار هجای "ت" و "و" در نوشتار باید اجتناب کرد و از کلمات هممعنی و متناسب نیز بهره برد.
توجه به سیاق: در استفاده از "طویل" در متن، سیاق و متن عمومی را فراموش نکنید تا از نظر معنایی متناسب با موضوع کلی باشد.
اگر سوال خاصی در مورد این کلمه یا کاربرد آن دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
این سفر طویل به ما امکان دیدن مناظر زیبا و تجربه فرهنگهای مختلف را داد.
داستان این کتاب بسیار طویل و پر از جزئیات جذاب است که خواننده را جذب میکند.
تحلیل طویل این موضوع نیاز به زمان و دقت بیشتری دارد تا بتوانیم نتیجهگیری مطلوبی داشته باشیم.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر