جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

teyš
his long  |

طیش

معنی: طیش . [ طَ ] (ع اِمص ) سبکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سبک سری .سبک مغزی . سبکساری . خفت عقل . سبک طبعی . (زمخشری ) : و چون امیر محمود بشرب و عیش و اتلاف و طیش چنانکه شیوه ٔ میراثیان باشد. (جهانگشای جوینی ). || تندمزاجی . خشم و غضب . || اضطراب . || شتابزدگی . || مجازاً بمعنی غصه و بیدماغی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : و گردش زمان عیش ربیع او را به طیش خریف مبدل نکند. (گلستان ). || (مص ) سبک گردیدن . (منتهی الارب )(غیاث اللغات ). سبکسار گردیدن . (تاج المصادر) (زوزنی ). || رفتن عقل . || خطا کردن تیر از نشانه . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). بگشتن تیراز نشانه . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). کله کردن تیر، یعنی جواز تیر از هدف . || غضب کردن .
... ادامه
706 | 0
مترادف: 1- تعب، رنج، ناگواري 2- خفت، سبك مغزي، سبكسري، سبكي، خفت عقل 3- تندي، تندمزاجي، خشم، غضب 4- اضطراب، قلق 5- دل تنگي، آزردگي، غصه 6- ناخوشايندي، ناگوارايي، ناگواري
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: طَیش] [قدیمی]
مختصات: (طِ یْ) [ ع . ]
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 319
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
his long
عربی
طويل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "طیش" در زبان فارسی معمولاً به معنای "حالت سرخوشی و شادی" استفاده می‌شود. اما در زمینه قواعد و نگارش بهتر است به نکات زیر توجه کرد:

  1. نوشتار صحیح: املای صحیح کلمه "طیش" همین است و هیچ گونه تغییر یا شکل دیگری ندارد.

  2. قید و فعل: این کلمه معمولاً به عنوان اسم استفاده می‌شود و ممکن است در جملات به‌عنوان مفعول یا فاعل به کار رود.

  3. نحو: در جملات رسمی، استفاده از کلماتی که بار معنایی مناسب دارند و در جایگاه صحیح قرار گرفته‌اند، مهم است. به‌عنوان مثال: "او در این جشن طیش داشت."

  4. سایه‌نگاری و علاقمتدی: در نوشتار ادبی، می‌توان این کلمه را با احساسات و تصاویری همراه کرد. مانند: "طیش در چشمانش برق می‌زد."

  5. توجه به پیوستگی و تفکیک: برای نگارش بهتر، تلاش کنید تا جملات به هم پیوسته و coherent باشند.

در نهایت، اگر در متنی خاص یا نوع خاصی از نگارش به‌کار برده شود، معانی و تأثیرات متفاوتی خواهد داشت.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. طیش در دریا به قدری بلند بود که موج‌ها تا ساحل می‌آمدند.
  2. صدای طیش‌ها در شب‌های تابستان، آرامش خاصی به فضای حیاط می‌بخشید.
  3. با طلوع آفتاب، طیش‌ها با سر و صدای طبیعی خود، روز جدیدی را شروع کردند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری