جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'ām[m]
general  |

عام

معنی: عام . [ عام م ] (ع ص ، اِ) مقابل خاص . (منتهی الارب )(المنجد) (اقرب الموارد). || همگانی . همگان . تمام مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) :
ناممکن است این سخن بر خاص
لفظی است این در میانه ٔ عام .
فرخی .
مجوی از وحدت محضش برون از ذات او چیزی
که او عامست و ماهیات خاص اندر همه اشیاء.
ناصرخسرو.
و آگاه کن ای برادر از غدرش
دور و نزدیک و خاص و عامش را.
ناصرخسرو.
در آن مجلس که بهر عام کردند
میی همچون شفق در جام کردند.
نظامی .
تکاپوی ترکان و غوغای عام
تماشاکنان بر در و کوی و بام .
سعدی .
|| تمام ، هرچه باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || نادان . در تداول مردم عوام یعنی مردم جاهل و نادان :
سلام کن ز من ای باد مر خراسان را
مر اهل فضل و خرد را نه عام و نادان را.
ناصرخسرو.
عام نادان پریشان روزگار
به ز دانشمند ناپرهیزکار.
سعدی (گلستان ).
اندر آیینه چه بیند مرد عام
که نبیند پیر اندر خشت خام .
مولوی .
با زاهد بی ذوق مگو سر انا الحق
اسرار سلاطین چو به عامان نتوان گفت .
اسیری لاهیجی .
- اسم عام ؛ در مقابل اسم خاص که در عربی علم گویند.
- بار عام ؛ ملاقات عمومی . اجازه ٔ همگانی :
زمین را زیرتخت آرام داده
برسم خاص بار عام داده .
نظامی .
- شارع عام ؛ راه عمومی .
- وقف عام ؛ در مقابل وقف خاص . رجوع به وقف شود.
... ادامه
757 | 0
مترادف: 1- همگان، همه 2- عمومي، كلي، همگاني 3- عامي 4- عميم، فراگير
متضاد: خاص
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی: عامّ، مقابلِ خاص]
مختصات: (مّ) [ ع . ]
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: 'Amm
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 111
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
general | common , substandard , slangy , folksy , ignorant , illiterate , vernacular
ترکی
genel
فرانسوی
général
آلمانی
allgemein
اسپانیایی
general
ایتالیایی
generale
عربی
عام | شامل , سائد , كلي , شائع , فكرة عامة , لواء
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "عام" در زبان فارسی به معنای عمومی و غیرخصوصی است و در قواعد نگارشی و فارسی نحوه استفاده از آن به شکل‌های مختلفی قابل بررسی است:

  1. خودکفایی نحوی: "عام" به عنوان صفت می‌تواند برای توصیف اسم‌های مختلف به کار برود. مثلاً: "کشورهای عام"، "مردم عام".

  2. تلفظ و نوشتار: کلمه "عام" باید به درستی تلفظ و نوشته شود. شکل صحیح آن "عام" است و باید از اشتباهاتی مانند نوشتن "عَام" یا "عُم" پرهیز کرد.

  3. کلمات هم‌معنی: می‌توان از مترادف‌ها و عباراتی مانند "عمومی"، "کلی" و "جمعی" نیز در متن استفاده کرد تا تنوع بیشتری به نوشتار اضافه شود.

  4. استفاده در جملات: توجه به ساختار جملات و نحوه استفاده از "عام" در آنها مهم است. به عنوان مثال:

    • "این قانون برای عموم مردم عام است."
    • "این اطلاعات در دسترس عموم قرار دارد."
  5. نقش در متون ادبی: در نوشته‌های ادبی و شعر نیز ممکن است "عام" به شکل‌های زیبایی به کار رود. می‌توان از آن برای ایجاد تضاد با واژه‌های خاص استفاده کرد.

  6. فعل‌های هم‌نشین: در ترکیب با فعل‌های مناسب، می‌توان جمله‌های معنادار و دقیق‌تری ساخت. مثلاً: "این برنامه برای آموزش عموم طراحی شده است."

استفاده درست و به‌جا از کلمه "عام" در متن می‌تواند به شفافیت و وضوح بیان کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در عام گذشته، من توانستم شغف خود را در هنر دنبال کنم.
  2. عام جاری، به دلیل شرایط اقتصادی، مشکلات زیادی برای مردم به وجود آمده است.
  3. در سال‌های اخیر، تحولات اجتماعی و فرهنگی در ایران به طور چشمگیری افزایش یافته و عام تأثیر زیادی بر روی جوانان داشته است.

واژگان مرتبط: عمومی، کلی، همگانی، جامع، معمولی، مشترک، متداول، عادی، عامیانه، خوش مشرب، نادان، عامی، بی سواد، درس نخوانده، بومی، محلی، کشوری

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری