جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: عبادت . [ ع ِ دَ ] (ع مص ) عبادة. پرستش کردن . بندگی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || طاعت و نهایت تعظیم برای خدای متعال . (از اقرب الموارد) : جان تو از بهر عبادت شده ست بسته در این خانه ٔ پراستخوان . ناصرخسرو. گفتم عبادتی که به یک حرف باشد آن گفتا که عابدونی فی النار والسقر. ناصرخسرو. پس اگرچند روزی صبر باید کرد در رنج عبادت . (کلیله و دمنه ). نان از برای کنج عبادت گرفته اند صاحبدلان نه کنج عبادت برای نان . سعدی (گلستان ). عبادت بجز خدمت خلق نیست به تسبیح و سجاده و دلق نیست . سعدی (گلستان ). بندگي، پرستش، طاعت، عبوديت، نسك، نيايش worship, godliness, meditation, service, devoutness, devotionalism, ministration, officiation عبادة، تأليه، ديانة، مقام رفيع، تعبد، سجد، عبد، بجل، أله، صلى، يعبد tapmak culte verehrung culto culto پرستش، ستایش، ستایشگری، سجود، تعمق، تفکر، اندیشه، مراقبت، خیال، سرویس، خدمت، کار، لوازم، استخدام، پارسایی، وزارت، اداره، تهیه، اجراء
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر