mourning |

عزام

معنی: عزام . [ ع َزْ زا ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ). اسد. (اقرب الموارد).

... ادامه

482 | 0

آواشناسی:

منبع: لغت‌نامه دهخدا

معادل ابجد: 118

شمارگان هجا:

دیگر زبان ها

انگلیسی

mourning | patience , condolence , lamentation , dad

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "عزام" از نظر نگارشی و دستوری در زبان فارسی به صورت زیر قابل تحلیل است:

نوع کلمه: "عزام" یک اسم است. این کلمه معمولاً به معنای تعیین و منصوب کردن یا مأموریت به کار می‌رود.
نقطه‌گذاری: در نگارش فارسی، در صورتی که "عزام" در جمله‌ای به کار برود، نیاز به نقطه‌گذاری مناسب دارد. مثلاً:
- "عزام برای انجام این کار تعیین شده است."
نحوه‌ی نوشتار: "عزام" به صورت کامل و بدون کوتاه‌نویسی نوشته می‌شود. در هیچ موقعیتی نیازی به تغییر شکل یا کوتاه‌نویسی آن نیست.
توجه به املای صحیح: املای این کلمه باید به صورت "عزام" و با اعراب‌گذاری صحیح (اگر لازم باشد) نوشته شود.
به کارگیری در جملات: می‌توان این کلمه را با حروف بزرگ و کوچک در ابتدای جمله به کار برد و همچنین می‌توان از آن در ترکیبات مختلف استفاده کرد. مثلاً:
- "عزام به خوبی انجام شد."
- "اقدام عزام در این پروژه بسیار مؤثر بود."

با رعایت این نکات، می‌توان به درستی از کلمه "عزام" در نوشته‌های فارسی استفاده کرد.

واژگان مرتبط: سوگواری، عزاداری، سوگ، ماتم، عزا، صبر، شکیبایی، بردباری، طاقت، تاب، تسلیت، همدردی، اظهار تاسف، مرثیه خوانی، زاری

فرم ورود