جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

qāleb
dominant  |

غالب

معنی: غالب . [ ل ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از غلبه . غلبه کننده . چیره . قاهر. پیروز. زبردست . توانا. خداوند دست . ظاهر. فایق . فیروز. سرآمده . (آنندراج ). پیش آمده . (آنندراج ) :
به پیش دل ما همه روشن است
که بر آن همه غالب این یک تن است .
فردوسی .
شرم خداآفرین بر دل او غالب است
شرم نکوخصلتی است در ملک محتشم .
منوچهری .
دولت او غالب است بر عدو و جز عدو
طاعت او واجب است بر خدم و جز خدم .
منوچهری .
همتش آن است تا غالب شود بر دشمنان
راست چون بر دشمنان غالب شود غافر شود.
منوچهری .
بباید دانست نیکوتر که نفس گوینده پادشاه است ... قاهر و غالب . (تاریخ بیهقی ). اما این جا دو حال نادر بیفتاد و قضاء غالب یار شد. (تاریخ بیهقی ). مهربان است و بخشاینده ٔ بزرگ است و غالب ، و دریابنده است و قاهر. (تاریخ بیهقی ). امیر مسعود از این بیازرد که چنین درشتیها دید از عمش و قضاء غالب با این یار شد. (تاریخ بیهقی ). غالب و قادر و بر منهزم خویش رحیم . (تاریخ بیهقی ).
باده را بر خرد مکن غالب
دیو را بر ملک مکن سالار.
خاقانی .
با دشمن غالب جز به مکر دست نتوان یافت . (کلیله و دمنه ). و چندانکه اندک مایه ٔ وقوف افتاد...به رغبتی صادق و حرصی غالب در تعلم آن می کوشیدم . (کلیله و دمنه ). آنکه غفلت بر احوال وی غالب ، چپ و راست میرفت . (کلیله و دمنه ). یکی را... قوت شهوانی بر قوت عقل غالب گشته . (کلیله و دمنه ). اقوال پسندیده مدروس گشته ... و حرص غالب و قناعت مغلوب . (کلیله و دمنه ).
ز آتش دوزخ که چنان غالب است
بوی نبی شحنه ٔ بوطالب است .
نظامی .
آکل و مأکول را حلق است و پای
غالب و مغلوب را عقل است ورای .
مولوی .
حکم خود آن راست کو غالب تر است .
مولوی .
یار غالب شو تو تا غالب شوی
یار مغلوبان مشو تو ای غوی .
مولوی .
اگر چه غالبی از دشمن ضعیف بترس
که تیر آه سحر بر نشانه می آید.
سعدی (صاحبیه ).
به تدبیر شاید فروکوفت کوس
که با غالبان چاره زرق است و لوس .
سعدی (بوستان ).
چون یکی زین چهار شد غالب
جان شیرین برآید از قالب .
سعدی (گلستان ).
|| زیاده . بسیار. فره . فراوان : غالب گفتار سعدی طرب انگیز است . (گلستان ). غالب اوقات نیک و بد در سخن اتفاق می افتد. (گلستان ). غالب همت ایشان به معظمات امور مملکت متعلق باشد. (گلستان ). || (اِ، ق ) بیشتر. اکثر. بظن قوی : غالب اوقات ؛ بیشتر اوقات :
هر که بی مشورت کند تدبیر
غالبش بر هدف نیاید تیر.
سعدی (صاحبیه ).
غالب آن است که ما در سر کار تو رویم
مرگ ما باک نباشد چو بقای تو بود.
سعدی (بدایع).
هر که امروز نبیند اثر قدرت او
غالب آن است که فرداش نبیند دیدار.
سعدی .
غالب آن است که مرغی که به دامی افتد
تا به جایی نرود بی پر و بالش دارند.
سعدی .
و با لفظ شدن و آمدن مستعمل (است ) و رگ چیزی گرفتن و غوره فشردن و بر شیر زین نهادن و گوی بردن و دست داشتن و یافتن و کردن و آوردن اینهمه مترادفات غالب آمدن است . (آنندراج ). عائل ؛ غالب از هر چیزی . مُغْلَنْبی ؛ چیره و غالب بر تو و فرو گیرنده . (منتهی الارب ).
... ادامه
1193 | 0
مترادف: 1- پيروز، پيروزمند، چيره، فاتح، فايق، قاهر، متسلط، مستولي، مسلط، منتصر 2- بيش
متضاد: مغلوب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی]
مختصات: (لِ) [ ع . ]
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: qAleb
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1033
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
dominant | prevailing , predominant , conquering , overbearing , overcoming
ترکی
baskın
فرانسوی
dominant
آلمانی
dominant
اسپانیایی
dominante
ایتالیایی
dominante
عربی
مسيطر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "غالب" در زبان فارسی به معنای برتر، پیشرو یا برنده است و می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند شعر، ادبیات، فلسفه و حتی در زندگی روزمره مورد استفاده قرار گیرد. در زیر نکات و قواعدی راجع به استفاده و نگارش این کلمه بررسی می‌کنیم:

  1. استفاده در جملات:

    • "او غالب بر حریفانش بود."
    • "این سبک شعری غالب در دوران معاصر است."
  2. نکات نگارشی:

    • کلمه "غالب" به عنوان اسم می‌تواند به عنوان فاعل یا مفعول در جمله قرار گیرد.
    • هنگام نوشتن متن‌های رسمی، توجه به ضبط صحیح کلمات و جمله‌بندی مناسب بسیار مهم است.
  3. قواعد صرف و نحو:

    • "غالب" یک اسم است و درجملات می‌تواند به عنوان فاعل، مفعول یا اسم مجرور به کار رود.
    • در صورت نیاز به تلفیق این کلمه با دیگر کلمات، می‌توان از قید و صفت‌های مختلف استفاده کرد: مانند "غالب‌تر"، "غالب‌ترین".
  4. گونه‌های مختلف کاربرد:

    • "غالب" به تنهایی می‌تواند به مفهوم "اکثریت" یا "رایج" نیز اشاره کند، مانند "غالب استفاده در فرهنگ" که به معنای سبکی است که بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  5. ترکیبات:
    • "غالب" در برخی ترکیبات نیز استفاده می‌شود، مانند "غالب نظر"، "غالب جامعه"، و غیره که در این موارد به ویژگی‌هایی از جامعه یا نظر غالب در یک زمینه خاص اشاره دارد.

با توجه به این نکات، می‌توانیم در نگارش و گفتار خود از کلمه "غالب" به‌طور مؤثری استفاده کنیم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در رقابت‌های ورزشی، او غالب بر حریفانش موفق شد و مدال طلا را از آن خود کرد.
  2. فرهنگ غالب در جامعه می‌تواند تأثیر زیادی بر رفتار و نگرش افراد داشته باشد.
  3. در این مقاله به تحلیل عواملی پرداخته شده است که موجب غالب شدن یک ایده در میان مردم می‌شود.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری