قرمدنگ
licenseمعنی کلمه قرمدنگ
معنی واژه قرمدنگ
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات:
(قُ رُ دَ) (عا.)
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
414
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
red
عربی
أحمر | محمر , شيوعي , قرمزي , اللون الأحمر , صبغ أحمر , خمر , السياسي الأحمر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "قرمدنگ" به نظر نمیرسد که یک واژه رایج یا شناختهشده در زبان فارسی باشد. به احتمال زیاد ممکن است یک واژه محلی، اصطلاح خاص یا یک اشتباه تایپی باشد. اگر شما با موضوع خاصی مرتبط با این واژه سوال دارید یا میخواهید اطلاعات بیشتری در مورد معانی و کاربرد آن بگویید، لطفاً بیشتر توضیح دهید تا بتوانم بهتر کمک کنم.
اگر منظور شما واژهی خاص دیگری است یا سوالی مربوط به اصول نگارشی و قواعد فارسی دارید، لطفاً سوال خود را واضحتر بیان کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
۱. صدای قرمدنگ زنگ ساعت، همه را به بیداری دعوت کرد.
۲. درختان باغ با برگهای سبز درخشان و میوههای قرمدنگ، زیبایی خاصی به تابستان بخشیدهاند.
۳. بچهها در پارک با توپ قرمدنگی بازی میکردند و خندههایشان تمام فضا را پر کرده بود.