جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

qevām
consolidation  |

قوام

معنی: قوام .[ ق ِ ] (ع ص ، اِ) قوام الامر؛ آنچه امر بدان قائم باشد و مایه ٔ درستی و آراستگی آن بود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نظام الامر و عماده و ملاکه الذی یقوم به . (اقرب الموارد). نظام و اصل چیزی . (آنندراج ). انتظام و نظم : فلان قوام اهله ؛ فلان کسی است که برپا میدارد شأن اهل خود را. (ناظم الاطباء). || آنچه از قوت که مایه ٔ قوام انسان است . (از اقرب الموارد).رجوع به قیام و قَوام شود. || (مص ) بر قوام کار بودن ؛ مواظب امر بودن . (فرهنگ فارسی معین ).
... ادامه
666 | 0
مترادف: 1- صلابت 2- غلظت 3- اصل، مايه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (قَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: qavAm
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 147
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
consolidation | formidability
ترکی
tutarlılık
فرانسوی
cohérence
آلمانی
konsistenz
اسپانیایی
consistencia
ایتالیایی
consistenza
عربی
توحيد | تدعيم , الاندماج , تقوية , كل متماسك , الدمج
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "قوام" در زبان فارسی به معنای استقامت، استحکام و ثبات است و در موارد مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ادامه، به چند نکته از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. استفاده صحیح: "قوام" به‌عنوان یک اسم خاص، باید در جملات با دقت و در جایگاه مناسب خود به‌کار رود. مثلاً: "قوام او باعث موفقیتش شد."

  2. مفرد و جمع: "قوام" یک اسم غیرقابل شمارش است و به صورت مفرد به‌کار می‌رود. از این رو، شکل جمع خاصی ندارد.

  3. هم‌معنی‌ها: ممکن است در برخی موارد بخواهید از هم‌معناها یا متضادهای "قوام" استفاده کنید که عبارت‌هایی مانند "ضعف"، "نقص" یا "تزلزل" می‌توانند به عنوان متضادها مورد اشاره قرار گیرند.

  4. نحوه تلفظ و نوشتار: "قوام" به صورت "qavām" (با "ق" و "م" و حروف صدادار صحیح) تلفظ می‌شود و در نگارش باید همواره به شکل درست نوشته شود.

  5. جملات وصفی: کلمه "قوام" می‌تواند به‌عنوان صفت نیز استفاده شود، به ویژه در عباراتی که مربوط به ثبات یا استحکام هستند. مثلاً: "او فردی با قوام و استقامت است."

در نهایت، توجه به سیاق و زمینه‌ای که "قوام" در آن به‌کار می‌رود به درک بهتر مفهوم و ارتباط کلمه کمک می‌کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. قوام این خورش به قدری مناسب بود که همه خانواده از طعم آن لذت بردند.
  2. برای تهیه کیک عالی، باید به قوام خمیر توجه ویژه‌ای داشت.
  3. با اضافه کردن کمی نشاسته، می‌توان به سس قوام بیشتری بخشید.

واژگان مرتبط: تحکیم، تثبیت، تقویت، اتحاد، ترکیب، استحکام، استواری، بزرگی، قوا

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری