جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

[konne]
mick  |

کنه

معنی: کنه . [ ک ُن ْه ْ ] (ع اِ) گوهر هر چیزی و پایان آن و اندازه و هنگام و وجه و روی آن و از این فعلی مشتق نمی شود.(از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). یقال : عرفته کنه المعرفة؛ شناختم آن را به حقیقت شناسائی . و ان کلام المرء فی غیر کنهه ؛ ای فی غیر وقته . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). در عربی به معنی پایان چیزی و وقت کار و حقیقت چیزی . (غیاث ). || (اصطلاح فلسفه ) به معنی نهایت آمده است ، کنه ذات یعنی حقیقت و واقعیت ذات آنطور که هست چنانکه گفته شده است : «کنه وجود خدا خرد کجا بردپی »؛ یعنی ذات حق را آنطور که هست به نهایت وجودی او، و اینکه در واقع چیست و ماهیت و حقیقت او را خرد درنیابد. و گویند معرفت به کنه و حقیقت و ذات را اراده کند یعنی معرفت و علم به ذات «اکتناء کردن » در اشیاء یعنی دقت و بررسی در کنه و حقیقت اشیاء. (فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی دکتر سجادی ص 265) :
خرد حیران شده از کنه ذاتش
منزه دان ز اجرام و جهاتش .
ناصرخسرو.
سلطان یمین الدوله محمود در این واقعات اثرها نمود که افهام و اوهام از کنه آن قاصر آید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 ص 23).
توان در بلاغت به سحبان رسید
نه در کنه بی چون سبحان رسید.
سعدی .
جهان متفق بر الهیتش
فرومانده در کنه ماهیتش .
سعدی .
- کنه کار ؛ پایان کار. (ناظم الاطباء).
- کنه مطلب ؛ حقیقت آن . (ناظم الاطباء).
... ادامه
3750 | 0
مترادف: 1- اساس، اصل، پايه، جوهر، ذات 2- ته، ژرفا، عمق
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [قدیمی]
مختصات: (کَ نِ) (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: kane
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 75
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
mick
ترکی
kene
فرانسوی
cocher
آلمانی
tick
اسپانیایی
garrapata
ایتالیایی
tic tac
عربی
ميك
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "کنه" در زبان فارسی به معنی "موجود کوچک" و به ویژه به نوعی انگل که بر روی پوست جانوران و انسان‌ها زندگی می‌کند، به کار می‌رود. برای نگارش و استفاده صحیح از این کلمه، به نکات زیر توجه کنید:

  1. استفاده از املای صحیح: کلمه "کنه" باید به همین صورت نوشته شود و از اشتباهات نوشتاری مانند "کنه‌ی" یا "کنهً" پرهیز شود.

  2. توجه به کاربردهای مختلف: کلمه "کنه" در متون علمی یا پزشکی به کار می‌رود و ممکن است به صورت تخصصی استفاده شود. در این صورت، ممکن است لازم باشد که معانی و انواع مختلف آن توضیح داده شوند.

  3. قواعد نگارشی: اگر کلمه "کنه" در جمله‌ای استفاده می‌شود، باید از قواعد نگارشی فارسی پیروی کنید. به عنوان مثال:

    • "کنه‌ها می‌توانند ناقل بیماری‌های مختلفی باشند."
    • "برای جلوگیری از گزش کنه، باید از لباس‌های مناسب استفاده کرد."
  4. جایگاه کلمه در جمله: کلمه "کنه" می‌تواند به عنوان اسم، فاعل یا مفعول در جمله به کار برود. مثلاً:

    • فاعل: "کنه‌ها در فصل تابستان فعالیت بیشتری دارند."
    • مفعول: "او در تلاش است تا کنه‌ها را از باغ حذف کند."
  5. مقایسه با کلمات مشابه: ممکن است کلمه "کنه" با کلمات دیگری مانند "کنید" یا "کنند" اشتباه گرفته شود. دقت کنید که کلمه "کنه" به لحاظ معنایی کاملاً متفاوت است و به موجودی خاص اشاره دارد.

با رعایت این قواعد، می‌توانید به شیوه‌ای درست و مؤثر از کلمه "کنه" در نگارش‌های خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. وقتی باران می‌بارد، برخی از گیاهان به دلایل مختلف نمی‌توانند آب کافی را جذب کنند و از بیماری‌های گیاهی مانند کنه رنج می‌برند.
  2. او به باغبانی علاقه زیادی دارد و هر روز به دنبال راه‌هایی برای جلوگیری از آفات مانند کنه است.
  3. در فصل تابستان، کنه‌ها به طور معمول در مناطق جنگلی و علف‌زارها بیشتر دیده می‌شوند و باید مراقب آنها بود.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری