جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: گام . (فرانسوی ، اِ) از یونانی گاما (نام حرف ) . دایره ، ذوالکل دوره ٔ نغمات هشتگانه . توالی هشت نوت موسیقی است که بترتیب طبیعی دنبال یک دیگر قرار گیرد. چون عده ٔ نوتهای موسیقی هفت است همیشه نوت هشتم گام اسم نوت اول گام را خواهد گرفت : هر گام به اسم نوتی که از آن شروع میشود موسوم است ، بنابراین اگر از نوت «دو» شروع شود به گام «دو» موسوم است . نوتهای گام را درجات گام گویند. پس هر گام دارای هشت درجه است . چنانکه نوت «دو» موسوم است به درجه ٔ اول گام دو و نوت سل درجه ٔ پنجم و نوت سی درجه ٔ هفتم و همچنین گام بر دو قسم است : بالارونده و پائین رونده . در گام بالارونده نوت ها از پائین ببالا میروند و در گام پائین رونده بعکس یعنی از بالا به پائین می آیند. (موسیقی نظری تألیف روح اﷲ خالقی بخش 1 ص 38). گام یا کوچک است یا بزرگ و گام یا بمل دار است یا دیزدار و گام یا دیاتنیک است و یا گام کروماتیک و یا طبیعی یا نسبی است . رجوع به کتاب موسیقی نظری صص 60 - 70 شود. 1- پا، خطوه، قدم، مشي
2- افسار، دهنه، لجام، لگام step, pitch, stride, pace, scale, footstep, gait, tempo, going, gamut, footpace خطوة، مرحلة، إجراء، درج، ترقية، موطئ، عتبة الباب، تقدم، خطا، مشى، بادر adım étape schritt paso fare un passo مرحله، پله، رکاب، رفتار، قیر، استقرار، اوج، پرتاب، دانگ صدا، سرعت، تندی، شیوه، مقیاس، اندازه، ترازو، معیار، پوسته، جای پا، رد پا، گام برداری، جاپا، یورتمه روی، قدم رورفتن، مشی، میزان سرعت، وقت، رفتن، جریان، وضع زمین، وضع جاده، زمین جاده، وسعت، حیطه، هنگام، حدود، طرز راه رفتن
step|pitch , stride , pace , scale , footstep , gait , tempo , going , gamut , footpace
ترکی
adım
فرانسوی
étape
آلمانی
schritt
اسپانیایی
paso
ایتالیایی
fare un passo
عربی
خطوة|مرحلة , إجراء , درج , ترقية , موطئ , عتبة الباب , تقدم , خطا , مشى , بادر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "گام" در زبان فارسی به معانی مختلفی مانند قدم، فاصله، یا مرحله استفاده میشود. در ادامه چند نکته و قاعده مرتبط با این کلمه آورده شده است:
نوشتار صحیح:
"گام" به صورت صحیح و با املای درست نوشته میشود. از بهکارگیری اشکالات املایی که ممکن است باعث سردرگمی شود، خودداری کنید.
قید و وصف:
"گام" میتواند به عنوان یک اسم و همچنین در عبارات مختلف به عنوان قید یا وصف در جملات استفاده شود. به عنوان مثال، "گامهای مؤثر" یا "گام به گام پیشرفت".
ترکیبات:
"گام" میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود تا عبارات جدیدی بسازد، مانند "گام برداشتن" (به معنای اقدام کردن یا آغاز کردن) یا "گام نهادن" (به معنای شروع کردن).
توافق با فعل:
در جملاتی که از "گام" استفاده میکنید، باید به توافق زمانی فعل و اسم توجه کنید. به عنوان مثال: "او گام بلندی برداشت."
نقطهگذاری:
در جملات با استفاده از "گام"، توجه به نقطهگذاری و فاصلهها نیز مهم است. استفاده صحیح از ویرگول و نقاط میتواند معنا را واضحتر کند.
معانی مجازی:
"گام" همچنین میتواند در معانی مجازی نیز به کار رود، مانند "گامهای علمی" که به معنای پیشرفت در علم است.
تنوع کاربرد:
"گام" به صورت مختلفی در متون ادبی، علمی و روزمره مورد استفاده قرار میگیرد، و بسته به بافت متن میتواند بار معنایی متفاوتی داشته باشد.
با رعایت این نکات میتوانید استفاده مناسبی از کلمه "گام" در نوشتار و گفتار خود داشته باشید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او با هر گام محکمتری که برمیداشت، به هدفش نزدیکتر میشد.
گامهای سریع او نشان میداد که در حال عجله است و وقت زیادی ندارد.
در این برنامه، هر گام آموزشی به ما کمک میکند تا مهارتهای جدیدی را یاد بگیریم.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: مرحله، پله، رکاب، رفتار، قیر، استقرار، اوج، پرتاب، دانگ صدا، سرعت، تندی، شیوه، مقیاس، اندازه، ترازو، معیار، پوسته، جای پا، رد پا، گام برداری، جاپا، یورتمه روی، قدم رورفتن، مشی، میزان سرعت، وقت، رفتن، جریان، وضع زمین، وضع جاده، زمین جاده، وسعت، حیطه، هنگام، حدود، طرز راه رفتن