گرو گذاشتن
licenseمعنی کلمه گرو گذاشتن
معنی واژه گرو گذاشتن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
1697
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
pledge | gage , gauge , pawn , mortgage , engage , hypothecate , impawn , putting
عربی
تعهد | رهن , وعد , التزام , عهد , ضمان , نخب , أوعد , كفل , شرب نخب , التعهد
