جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

incommensurability  |

گنگی

معنی: گنگی . [گ ُ ] (حامص ) لکنت و گرفتگی زبان . (آنندراج ). خَرَس .بَکَم . بَکامة. (منتهی الارب ). صفت گنگ :
در سخن دُر ببایدت سفتن
ورنه گنگی به از سخن گفتن .
سنایی .
|| عدم فصاحت . (یادداشت مؤلف ) : هیچ چیز نیست که از او هم تن را فایده بود و هم روان را که غم را ببرد و بدل وی شادی آرد و بخل ببرد و بدل وی سخاوت آرد و گنگی ببرد و بدل وی فصاحت آرد... مگر شراب مسکر. (هدایةالمتعلمین ربیعبن احمد الاخوینی البخاری ).
... ادامه
601 | 0
مترادف: 1- بي زباني، لالي 2- ابهام
متضاد: گويايي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
مختصات: (گُ) (حامص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: gongi
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 100
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
incommensurability
ترکی
sersem
فرانسوی
idiot
آلمانی
dumm
اسپانیایی
mudo
ایتالیایی
attutire
عربی
عدم التنافس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "گنگی" به معنای گیج بودن و عدم توانایی در فهم یا بیان مطلب است. در زبان فارسی، این کلمه به دو صورت می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد:

  1. به عنوان اسم: در جملاتی مانند "او در جلسه گنگی بود" که به وضعیت نامشخص یا گیج بودن اشاره دارد.

  2. به عنوان صفت: مانند "او فردی گنگی است" که به ویژگی شخص اشاره می‌کند.

قواعد نگارشی برای استفاده از "گنگی":

  • نقطه‌گذاری: در جملاتی که به کلمه "گنگی" اشاره می‌شود، باید از نقطه‌گذاری صحیح استفاده کرد. به عنوان مثال، اگر در انتهای جمله باشد نیاز به نقطه‌گذاری است.

  • نحوه تلفظ: در نوشتار رسمی، باید اطمینان حاصل کرد که کلمه به درستی تلفظ شود.

  • همجواری با کلمات دیگر: در جمله‌هایی که این کلمه به کار می‌رود، باید به همجواری آن با سایر کلمات توجه شود تا معنا به درستی منتقل شود.

مثال‌ها:

  • او در این مسئله کمی گنگی است.
  • صحبت‌های این فرد گنگی و مبهم بود.

این کلمه بیشتر در محاوره‌ها و نوشته‌های غیررسمی کاربرد دارد و بهتر است در متون رسمی با احتیاط استفاده شود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

۱. او در میان جمع، با گنگی خاصی به سخنان دیگران گوش می‌داد و به نظر می‌رسید که کاملاً در حال فکر کردن است. ۲. گاهی اوقات، احساس گنگی ناشی از عدم اطلاعات کافی می‌تواند باعث سردرگمی ما شود. ۳. در کتاب جدیدش، نویسنده به بررسی گنگی‌هایی که در خلال بحران‌های اجتماعی به وجود می‌آید، پرداخته است.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری