لت
licenseمعنی کلمه لت
معنی واژه لت
لت
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه "لت" در زبان فارسی معمولاً به معنی "ضربه" یا "سیلی" به کار میرود و نیز به عنوان یک اصطلاح در برخی زمینهها مورد استفاده قرار میگیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، باید به چند نکته توجه کرد:
-
کاربرد در جملات: "لت" معمولاً در جملات غیررسمی و محاورهای بیشتر به کار میرود. میتوان از آن در جملاتی مانند "او یک لت به صورتش زد" استفاده کرد.
-
نوشتار صحیح: دقت در نوشتار "لت" اهمیت دارد. این کلمه باید به درستی و بدون تغییر شکل نوشته شود.
-
علامتگذاری: اگر از کلمه "لت" در متنهای خاص یا رسمی استفاده میکنید، استفاده از علامتگذاری مناسب مانند ویرگول، نقطه یا خط تیره برای تفکیک مفاهیم میتواند مفید باشد.
-
تنوع معنایی: "لت" میتواند در جملات مختلف معانی متفاوتی داشته باشد. در برخی مواقع به معنای "تنبیه" یا "مجازات" نیز به کار میرود.
- زبان محاورهای: این کلمه بیشتر در گفتارهای غیررسمی و مکالمات روزمره کاربرد دارد و ممکن است در زبان ادبی و رسمی کمتر دیده شود.
با رعایت این نکات، میتوانید کلمه "لت" را به درستی و به صورت مؤثر در جملهها و متنهای خود به کار ببرید.
- در هنگام ورزش، باید به این نکته توجه کنیم که لتهای بدن به خوبی گرم شوند.
- او برای تقویت لتهای خود، به باشگاه میرود و تمرینات مخصوصی انجام میدهد.
- در مسابقات بدنسازی، حجم و شکل لتها اهمیت زیادی دارد و به زیبایی بدن کمک میکند.
ریشه واژه یِ " لَت" در واژگانی همچون " لَت و کوب" و " لَت و پار": ریشه یِ واژه یِ " لَت" به واژه یِ اوستایی - سانسکریتِ " کرَت krath" و " کرتی" بازمی گردد که به چمِ " آسیب رساندن به ، آسیب زدن به، صدمه و آزار رساندن به، جریحه دار کردن، زخم کردن، کُشتَن، از میان بردن، خراب کردن" بوده است. آوایِ " ک" در واژه یِ" کرَت" افتاده است. در برخی واژگانِ اوستایی - سانسکریت آواهایِ " ک، خ" در آغازِ واژگان در پیوند با زبانهایِ ایرانیِ پسین تر می افتد و ــ Arash Naseri در 2 سال قبل | |||
آنچه می ماند " رَت " خواهد بود که با دگرگونیِ آواییِ رواگمندِ ( ر/ل ) به " لَت" دگر می شود. ــ Arash Naseri در 2 سال قبل | |||
من در این باره هیچگونه دودِلی ( =تردیدی ) ندارم که واژه یِ " لَت" از واژه یِ " krath" آمده است. من نخست گمان می کردم که واژه یِ " krath" پس از زدایشِ " k" در پیِ دگرگونیِ آواییِ " ر/ل" به " لَت" دگر شده است ولی پس از بازبینیِ فرهنگنامه سانسکریت، یافتم ــ Arash Naseri در 2 سال قبل | |||
نیز در همان سانسکریت آمده است. دگرگونیِ آواییِ " ر/ل" در زبانهایِ پارسی میانه - پهلوی و سانسکریت بسیار فراوان بوده است ( در زبانِ اوستایی " ل" نداریم. ) از سویِ دیگر، واژگانِ آغازیده با "k" در زبانِ سانسکریت و "x :خ" در زبانِ اوستایی، چنانچه بی درنگ پس از این آواها، "ش" یا "ر/ل" بنشیند، آنگاه آوایِ k یا x زدایش پذیر خواهند بود. باید این نکته را نیز درنگریست که واژه یِ " klathana " نیز به چمِ " لخته و دلمه شدن" بوده است. پس دو گمانه زنی اینجا باشندگی دارد ــ Arash Naseri در 2 سال قبل | |||
1 - واژه یِ " لت" با " لخته" پیوندی ندارد که در پیِ آن، به روشنی واژه یِ " لَت" به " krath/klath" باز میگردد. 2 - واژه یِ " لَت" با " لَخته" همریشه هستند که در پیِ آن، این واژه " لخته" است که از " klath" برآمده است، نَه وارونه. من خودم به گزینه دوم در بالا باور دارم. " لخته/لخت" به روشنی " صفت مفعولی" از کارواژه ای گمنام یعنی " لَختَن" هستند که در اینجا نیز باز دو گمانه باشندگی دارد: ــ Arash Naseri در 2 سال قبل | |||
2. 1 - یا در پیِ دگرگونیِ آوایی th در واژه یِ " klath" و افزودنِ نشانه یِ مصدریِ " تَن" به ریختِ " لَختَن" در آمده است. 2. 2 - یا واژه یِ " klath " با زدایِش th و افزودنِ نشانه یِ " ختن" به ریختِ " لَختن" درآمده است. که من در اینجا گزینه یِ 2. 2 را می پذیرم. چنانچه این گزینه درست باشد، باید بُن کُنونیِ آن " لَز" باشد. همچنین واژگان بالا را می توان با واژه " لِه " نیز همسنجی کرد. این جست و جو بر دوشِ شیفتگانِ زبانشناسی است. پَسگَشت: رویبرگِ 512 و 519 از نبیگِ " فرهنگ سَنسکریت - فارسی": ــ Arash Naseri در 2 سال قبل |