جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

lat
sheet  |

لت

معنی: لت . [ ل َت ت ] (ع مص ) کوفتن . || بستن . (منتهی الارب ). ببستن چیزی محکم . (تاج المصادر). || تر کردن پِسْت و جز آن . (دهار).تر کردن پِسْت . (منتهی الارب ). درآشوردن . بهم زدن .
سویق حاف ٌ؛ پِسْت لت ناکرده . (منتهی الارب ). غیر ملتوت : لت السویق ، عجنه ؛ یعنی خمیر کرد پست را.
- لت کردن سویق ؛ آشوردن ِ پِسْت .
|| استوار کردن . || شکستن . || سائیدن . || ریزه ریزه کردن . || چفسانیدن . قد لَت فلان بفلان ؛ ای التزمه و قرن معه . || نزدیک کردن . (منتهی الارب ).
... ادامه
3111 | 0
مترادف: 1- چك، خدشه، سيلي، ضربه 2- پاره، تكه، قطعه، لخت 3- مصراع، مصرع، نيم بيت 4- چماق 5- عمود، گرز 6- انبار، انبان 7- بطن، شكم
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [قدیمی]
مختصات: ( ~ .) (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: lat
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 430
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
sheet | lat
ترکی
enlem
فرانسوی
latitude
آلمانی
lat
اسپانیایی
latitud
ایتالیایی
lat
عربی
صحيفة | لوح , صفيحة , ملاية , فرخ ورق , غطاء الأثاثات , غطاء مقاعد السيارة , شراع , الفرخ من الورق , دورية , ورقة , غطى , جوخ , ملزمة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "لت" در زبان فارسی معمولاً به معنی "ضربه" یا "سیلی" به کار می‌رود و نیز به عنوان یک اصطلاح در برخی زمینه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، باید به چند نکته توجه کرد:

  1. کاربرد در جملات: "لت" معمولاً در جملات غیررسمی و محاوره‌ای بیشتر به کار می‌رود. می‌توان از آن در جملاتی مانند "او یک لت به صورتش زد" استفاده کرد.

  2. نوشتار صحیح: دقت در نوشتار "لت" اهمیت دارد. این کلمه باید به درستی و بدون تغییر شکل نوشته شود.

  3. علامت‌گذاری: اگر از کلمه "لت" در متن‌های خاص یا رسمی استفاده می‌کنید، استفاده از علامت‌گذاری مناسب مانند ویرگول، نقطه یا خط تیره برای تفکیک مفاهیم می‌تواند مفید باشد.

  4. تنوع معنایی: "لت" می‌تواند در جملات مختلف معانی متفاوتی داشته باشد. در برخی مواقع به معنای "تنبیه" یا "مجازات" نیز به کار می‌رود.

  5. زبان محاوره‌ای: این کلمه بیشتر در گفتارهای غیررسمی و مکالمات روزمره کاربرد دارد و ممکن است در زبان ادبی و رسمی کمتر دیده شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید کلمه "لت" را به درستی و به صورت مؤثر در جمله‌ها و متن‌های خود به کار ببرید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در هنگام ورزش، باید به این نکته توجه کنیم که لت‌های بدن به خوبی گرم شوند.
  2. او برای تقویت لت‌های خود، به باشگاه می‌رود و تمرینات مخصوصی انجام می‌دهد.
  3. در مسابقات بدنسازی، حجم و شکل لت‌ها اهمیت زیادی دارد و به زیبایی بدن کمک می‌کند.

واژگان مرتبط: ورق، ورقه، صفحه، ملافه، پهنه

ریشه واژه یِ " لَت" در واژگانی همچون " لَت و کوب" و " لَت و پار": ریشه یِ واژه یِ " لَت" به واژه یِ اوستایی - سانسکریتِ " کرَت krath" و " کرتی" بازمی گردد که به چمِ " آسیب رساندن به ، آسیب زدن به، صدمه و آزار رساندن به، جریحه دار کردن، زخم کردن، کُشتَن، از میان بردن، خراب کردن" بوده است. آوایِ " ک" در واژه یِ" کرَت" افتاده است. در برخی واژگانِ اوستایی - سانسکریت آواهایِ " ک، خ" در آغازِ واژگان در پیوند با زبانهایِ ایرانیِ پسین تر می افتد و ــ Arash Naseri در 2 سال قبل

آنچه می ماند " رَت " خواهد بود که با دگرگونیِ آواییِ رواگمندِ ( ر/ل ) به " لَت" دگر می شود. ــ Arash Naseri در 2 سال قبل

من در این باره هیچگونه دودِلی ( =تردیدی ) ندارم که واژه یِ " لَت" از واژه یِ " krath" آمده است. من نخست گمان می کردم که واژه یِ " krath" پس از زدایشِ " k" در پیِ دگرگونیِ آواییِ " ر/ل" به " لَت" دگر شده است ولی پس از بازبینیِ فرهنگنامه سانسکریت، یافتم ــ Arash Naseri در 2 سال قبل

نیز در همان سانسکریت آمده است. دگرگونیِ آواییِ " ر/ل" در زبانهایِ پارسی میانه - پهلوی و سانسکریت بسیار فراوان بوده است ( در زبانِ اوستایی " ل" نداریم. ) از سویِ دیگر، واژگانِ آغازیده با "k" در زبانِ سانسکریت و "x :خ" در زبانِ اوستایی، چنانچه بی درنگ پس از این آواها، "ش" یا "ر/ل" بنشیند، آنگاه آوایِ k یا x زدایش پذیر خواهند بود. باید این نکته را نیز درنگریست که واژه یِ " klathana " نیز به چمِ " لخته و دلمه شدن" بوده است. پس دو گمانه زنی اینجا باشندگی دارد ــ Arash Naseri در 2 سال قبل

1 - واژه یِ " لت" با " لخته" پیوندی ندارد که در پیِ آن، به روشنی واژه یِ " لَت" به " krath/klath" باز میگردد. 2 - واژه یِ " لَت" با " لَخته" همریشه هستند که در پیِ آن، این واژه " لخته" است که از " klath" برآمده است، نَه وارونه. من خودم به گزینه دوم در بالا باور دارم. " لخته/لخت" به روشنی " صفت مفعولی" از کارواژه ای گمنام یعنی " لَختَن" هستند که در اینجا نیز باز دو گمانه باشندگی دارد: ــ Arash Naseri در 2 سال قبل

2. 1 - یا در پیِ دگرگونیِ آوایی th در واژه یِ " klath" و افزودنِ نشانه یِ مصدریِ " تَن" به ریختِ " لَختَن" در آمده است. 2. 2 - یا واژه یِ " klath " با زدایِش th و افزودنِ نشانه یِ " ختن" به ریختِ " لَختن" درآمده است. که من در اینجا گزینه یِ 2. 2 را می پذیرم. چنانچه این گزینه درست باشد، باید بُن کُنونیِ آن " لَز" باشد. همچنین واژگان بالا را می توان با واژه " لِه " نیز همسنجی کرد. این جست و جو بر دوشِ شیفتگانِ زبانشناسی است. پَسگَشت: رویبرگِ 512 و 519 از نبیگِ " فرهنگ سَنسکریت - فارسی": ــ Arash Naseri در 2 سال قبل

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری