جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: لش . [ ل َ ] (اِخ ) نام قضائی در ولایت و سنجاق اشقورده از آرنائودستان محدود از شمال به اشقورده و از مشرق به قضای میردیته و از جنوب به قضای آقچه حصار و از مغرب به دریای آدریاتیک و آن به انضمام دو ناحیه ٔ زادریمه و مالیسیا، سی هزار تن سکنه و 39 قریه دارد. و قسمت اعظم اهالی مسلم و اندکی لاتن هستند. قسمت شرقی قضا کوهستانی و قسمت غربی تا ساحل دریا صحراو دشت است . خاکی حاصلخیز دارد ولی بر اثر طغیان نهردرین غالباً کشت نمیشود مگر اینکه سدهائی در بستر نهر مذکور ساخته شود. محصولات عمده آنجا: ذرت ، برنج ، گندم و جو و غیره است و چراگاههای نیکو دارد. و سکنه ٔاطراف اشقورده در زمستان گوسفندان خود را برای تعلیف بدانجا می برند. کوههای لش پوشیده از جنگل است و درختان خوب دارد و بهره ٔ بسیار در سال میدهد نهر درین [جا] قابل سیر سفائن نیست و فقط زورقهای کوچک میتوانند در آن آمدوشد داشته باشند. (قاموس الاعلام ترکی ). 1- بي حال، بي عار، بي غيرت، بيكاره، تن آسا، تنبل، لاابالي
2- تن، جسد، لاشه، مردار
3- گل ولاي، لجن
4- سماق lumpish,sluggish بليد، كسول، ثقيل الحركة، أخرق، سمج، لامي kirpik fouetter peitsche latigazo ciglia
... ادامه
4698|0
مترادف:1- بي حال، بي عار، بي غيرت، بيكاره، تن آسا، تنبل، لاابالي
2- تن، جسد، لاشه، مردار
3- گل ولاي، لجن
4- سماق
کلمه «لش» در زبان فارسی به معنای افرادی است که در یک جمع، معمولاً در موقعیتهای غیررسمی یا کنایهدار، بیفایده و بیهدف به نظر میرسند. این واژه میتواند به معنای افرادی باشد که فقط به نظر میرسند در آنجا حضور دارند، بدون اینکه کار خاصی انجام دهند.
در بررسی نگارشی و قواعد زبان فارسی برای استفاده از کلمه «لش» میتوان نکات زیر را ذکر کرد:
استفاده در جملات: کلمه «لش» معمولاً به عنوان صفت به کار میرود و میتواند به طور مستقیم قبل از اسمها بیاید. مثلاً: «این افراد لش بودند و هیچ کمکی نکردند.»
نگارش صحیح: توجه به املای صحیح کلمه و عدم استفاده از آن به صورت عامیانه و ناپسند در متون رسمی و ادبی، اهمیت دارد.
تنوع معنایی: کلمه «لش» میتواند در موقعیتهای مختلف معنای متفاوتی داشته باشد و نیاز به دقت در انتخاب جمله و بافت آن دارد.
انتخاب واژههای جانشین: در متنهای رسمی، ممکن است بخواهید به جای «لش» از واژههای دیگر مانند «بیفایده» یا «غیرسازنده» استفاده کنید تا بار معنایی منفی آن کاهش یابد.
سبک نوشتاری: بسته به سبکی که در آن نوشتهاید، میتوانید از این کلمه استفاده کنید. در متون غیررسمی یا محاورهای کاربرد بیشتری دارد.
با رعایت این اصول، میتوانید از کلمه «لش» به نحو مناسبی در نوشتار فارسی خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
لشهای زیبای پاییز به زمین افتاده و فضای پارک را با رنگهای گرم تزئین کردهاند.
در فصل بهار، لشهای سبز گیاهان تازه جوانه زده، چشم هر بینندهای را خیره میکند.
بچهها در حیاط مدرسه با لشهای رنگی خود بازی کرده و روز شادابی را سپری کردند.