جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: مآل . [ م َ ] (ع مص ) اَول . بازگشتن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). آل الیه اولا و مآلاً؛ به سوی او بازگشت . (از اقرب الموارد). || کم شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِ) جای بازگشت . (دهار). مرجع. (اقرب الموارد). جای رجوع و جای بازگشت ... این لفظ صیغه ٔاسم ظرف است از «اول » که بر وزن «قول » است به معنی برگردیدن . (غیاث ) (آنندراج ). جای رجوع و جای بازگشت و مقصد و مرکز و مآب . (ناظم الاطباء). بازگشتنگاه . بازآمدنگاه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : حضرت او تا بود اعیان ملت را مآل مجلس او تا بود ارکان دولت را مآب ملت پیغمبری هرگز نیابد انقطاع دولت شاهنشهی هرگز نبیند انقلاب . امیرمعزی . || نتیجه و انجام و عاقبت و سرانجام و سرگذشت . (ناظم الاطباء). به معنی انجام کار مستعمل است . (غیاث ) (آنندراج ). نتیجه . (اقرب الموارد). عاقبت امر. پایان کار. فرجام . مقابل حال . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چون سوی دانا به آمال مآل گر نباشد شاید از من خند خند. ناصرخسرو. به دقایق حیله گرد آن می گشتند که مجموعی سازند مشتمل بر مناظم حال و مآل . (کلیله و دمنه ). اما تو اشارت مشفقان و قول ناصحان سبک داری و آنچه به مصلحت مآل و حال تو پیوندد بر آن ثبات نکنی . (کلیله و دمنه ). و فایده ٔ حذق و کیاست آن است که عواقب کارها دیده آید و در مصالح حال و مآل غفلت برزیده نشود. (کلیله و دمنه چ مینوی ص 378). ذکر بهاءالدوله و مآل کار او. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 387). شاه دید آن اسب رابا چشم حال وان عماد الملک با چشم مآل . مولوی . ره میخانه بنما تا بپرسم مآل خویش را از پیش بینی . حافظ. - احوال خیرمآل ؛ چگونگی و وقایعی که عاقبت و سرانجام آنها به خوبی و خوشی باشد و کیفیات خوش بختانه . (ناظم الاطباء). - افعال شقامآل ؛ کارهایی که نکبت و خواری آورند. (ناظم الاطباء). - بالمآل ؛ سرانجام . عاقبةالامر. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). - بی مآل ؛ بی نتیجه و بیهوده . (ناظم الاطباء). - خیرالمآل ؛ خوبی سرانجام . خوشی عاقبت : شکر یزدان را که روزی کرد از این خدمت مرا لذت خیرالمآل و راحت حسن المآب . امیرمعزی . - ظفرمآل ؛ که به پیروزی پایان یابد. که سرانجام آن با پیروزی توأم باشد : رایت ظفرمآل قرین دولت و اقبال به صوب ماوراءالنهر شتابد. (حبیب السیر چ قدیم تهران ج 2 ص 179). - فرخنده مآل ؛ که سرانجامی مبارک دارد. که دارای پایانی خوش و مبارک است : مجملی از حال فرخنده مآل حضرت ولایت پناه . (حبیب السیر چ قدیم تهران جزو 4 از ج 3 ص 323). - مآل مقال ؛ نتیجه ٔ کلام . (ناظم الاطباء). - متحدالمآل . رجوع به همین کلمه و بخشنامه شود. - نقش بی مآل ؛ نوشته های بیفایده و بیهوده . (ناظم الاطباء). - یاران حقیقت مآل ؛ دوستان با صداقت و اخلاص . (ناظم الاطباء). || اساس و اصل و بنیاد. (ناظم الاطباء). property, wealth, riches, fortune, lucre, effects, mal ملكية، عقارات، ممتلكات، ملك، مال، ملكية خاصة، ملكية عقارية، ميزة، خصلة، حق تبعي، صفة مميزة، خاصة، خاصية varış noktası destination ziel destino destinazione ویژگی، دارایی، خاصیت، مال، خیر، صفت خاص، ثروت، زیادی، سرمایه، توانگری، پول، جواهرات، ثروت زیاد، وسیله ثروتمندی، بخت، شانس، طالع، سود، ربا، غرض، عوامل، متاع، چیز
ملكية|عقارات , ممتلكات , ملك , مال , ملكية خاصة , ملكية عقارية , ميزة , خصلة , حق تبعي , صفة مميزة , خاصة , خاصية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "مآل" در زبان فارسی به معانی مختلفی به کار میرود و در نوشتار و صحبت نیاز به رعایت برخی از قواعد نگارشی و دستور زبانی دارد. در زیر به برخی از این قواعد اشاره میشود:
استفاده صحیح: "مآل" به معنای «سرانجام»، «نتیجه» و «عاقبت» است. بنابراین، در متونی که در مورد نتایج یا عواقب موضوعات صحبت میشود، این کلمه مورد استفاده قرار میگیرد.
نحوه نگارش: این کلمه با همزه (ء) نوشته میشود و باید به شیوه درست آن توجه شود: "مآل". بهخصوص در متون رسمی و ادبی، نگهداری از شکل صحیح کلمات اهمیت دارد.
ترکیب با پیشوندها و پسوندها: "مآل" میتواند بهعنوان پایه در ترکیبهای مختلف به کار رود، مانند "مآلگیر" که به معنای کسی است که به دنبال فهم سرانجام یا نتیجهای است.
فاصلهگذاری: باید توجه کرد که اگر "مآل" در جملهای به کار میرود، باید ترتیبی برای فاصلهگذاری مناسب در نظر گرفت و از قراردادن علامتگذاری صحیح استفاده کرد.
جایگاه کلمه: در جملات، موقعیت "مآل" باید به گونهای باشد که معنا بهطور واضح منتقل شود. معمولاً به عنوان اسم میتواند در ابتدا، میانه یا پایان جمله قرار بگیرد.
مثال: "مآل این تصمیم، بهبود وضعیت اقتصادی کشور خواهد بود."
با رعایت این نکات، میتوان به شکل صحیح و مؤثری از کلمه "مآل" در گفتار و نوشتار خود استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
مآل این تصمیمات در آینده به روشنی مشخص خواهد شد و تأثیرات آن را خواهیم دید.
او همیشه به مآل کارهایش فکر میکند و سعی میکند بهترین نتیجه را از هر موقعیت به دست آورد.
مآل زندگی انسانها نه تنها به انتخابهای آنها بستگی دارد، بلکه تحت تأثیر سرنوشت نیز قرار میگیرد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر