جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mote(a)nāseb
proportional  |

متناسب

معنی: متناسب . [ م ُ ت َ س ِ ] (ع ص ) مشابه و مانند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || فراخور. جور. سازوار.هماهنگ . موافق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : شعار و دثار من متناسب باشد. (کلیله و دمنه ). اگر چه هر یک از این دو وزن در تجزیت مختلف است لکن در نظم ارکان متناسب است . (المعجم چ دانشگاه ص 87).
متناسبند و موزون حرکات دلفریبت
متوجه است با ما سخنان بی حسیبت .
سعدی .
- متناسب الاعضاء ؛ قامت متناسب . تمام اندام . دارای اندام متناسب .
- متناسب خلقت ؛ موزون اندام . خوش اندام . خوش قد و قامت : ملک سیرتی ، پری صورتی ، متناسب خلقتی چون ماه و مشتری در قبای ششتری . (سندبادنامه ص 102).
- نامتناسب ؛ ناهماهنگ . ناموافق . ناجور :
رقیب نامتناسب چه اهل صحبت تست
که طبع او همه نیش و تو سربسر نوشی .
سعدی .
سعدیا نامتناسب حیوانی باشد
هر که گوید که دلم هست و دلارامم نیست .
سعدی .
یارا بهشت صحبت یاران همدم است
دیدار یار نامتناسب جهنم است .
سعدی .
|| دارای نسبت . و به همه معانی رجوع به تناسب شود. || همسر. (ناظم الاطباء).
... ادامه
736 | 0
مترادف: 1- برازنده، شكيل، جور 2- فراخور، مشابه، داراي تناسب، موزون، هماهنگ 3- مشابه، مانند
متضاد: نامتناسب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی: متَناسب]
مختصات: (مُ تَ س ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WWWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: motenAseb
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 553
شمارگان هجا: 4
دیگر زبان ها
انگلیسی
proportional | proportionate , commensurate , adequate , symmetric , symmetrical , proper
ترکی
orantılı
فرانسوی
proportionnel
آلمانی
proportional
اسپانیایی
proporcional
ایتالیایی
proporzionale
عربی
متناسب | نسبي , تناسبي , الكمية المتناسبة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «متناسب» به طور کلی به معنای «مناسب» یا «تنظیم‌شده» است و می‌تواند در جملات مختلف به کار رود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و نکات مرتبط با استفاده از این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نقطه‌گذاری: هنگام استفاده از جمله‌ای که شامل کلمه «متناسب» است، باید به نقطه‌گذاری دقت کرد. مثلاً:

    • «این برنامه باید متناسب با نیازهای ما طراحی شود.»
  2. ترکیب با دیگر واژه‌ها: کلمه «متناسب» می‌تواند با واژه‌های دیگری ترکیب شود و عبارات مختلفی بسازد. مثلاً:

    • «متناسب با شرایط»، «متناسب با سن»، «متناسب با سبک زندگی»
  3. قواعد صرف و نحوی: توجه داشته باشید که کلمه «متناسب» صفت است و معمولاً قبل از اسم به کار می‌رود. مثلاً:

    • «یک برنامه متناسب با اهداف آموزشی»
  4. تطابق در جنس و عدد: در زبان فارسی، صفت‌ها باید از نظر جنس و عدد با اسم متناسب باشند. لذا اگر بخواهید «متناسب» را با اسم جمع به کار ببرید، ساختار باید حفظ شود:

    • «برنامه‌های متناسب با نیازهای مختلف»
  5. استفاده در جملات منفی: در جملات منفی نیز می‌توان از «متناسب» استفاده کرد. مثلاً:
    • «این روش، متناسب با شرایط فعلی نیست.»

با رعایت این نکات، می‌توان به درستی و به خوبی از کلمه «متناسب» در نوشته‌ها و گفتار استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. طراحی این لباس به گونه‌ای است که با فرم بدن هر فردی متناسب باشد.
  2. برای داشتن یک رژیم غذایی سالم، باید وعده‌ها را به صورت متناسب با نیازهای بدن خود برنامه‌ریزی کنیم.
  3. ورزش‌های روزانه باید متناسب با سطح آمادگی جسمانی شما انتخاب شوند تا بهترین نتایج را به دنبال داشته باشند.

واژگان مرتبط: به نسبت، در خور، فرا خور، کافی، مناسب، بسنده، مساوی، لایق، متقارن، متوازن، برابر، هم اندازه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری