مسافح
licenseمعنی کلمه مسافح
معنی واژه مسافح
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
189
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
travel
عربی
سفر | رحلة , ترحال , ترحل , مسيرة , سافر , طاف , مشى , زار , السفر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "مسافح" در زبان فارسی به معنای "بوسهزننده" یا "بوسهدهنده" است. این واژه معمولاً در متون ادبی و شعرها به کار میرود. در نگارش این کلمه و کاربرد آن، نکات زیر را باید مد نظر قرار داد:
۱. رسمالخط:
- کلمه "مسافح" به همین صورت نوشته میشود و نیازی به تغییر ندارد.
۲. نحوهی استفاده:
- در جملات ادبی و شعر، میتوان از آن به عنوان یک صفت یا اسم استفاده کرد.
- مثال: "او مسافحی دلسوز بود که بوسههایش آرامشبخش بودند."
۳. رعایت انطباق:
- در استفاده از کلمه در جملات، باید به قواعد انطباق صفت و اسم توجه کنید. اگر "مسافح" به عنوان صفت استفاده میشود، باید به جنس و عدد اسم مورد نظر توجه شود.
- مثال: "مسافحان مهربان در جمع بودند."
۴. نثر و شعر:
- به عنوان یک واژهی ادبی، به ویژه در اشعار، میتواند تأثیر عاطفی عمیقتری بگذارد. بنابراین در انتخاب کلمات و جملات همآوایی و معنایی با این کلمه دقت کنید.
۵. معانی و هممعناها:
- به جز "مسافح"، میتوانید معانی نزدیک دیگری مانند "بوسه" یا "بوسیدن" را نیز در نظر بگیرید و در متون خودتان استفاده کنید.
با توجه به این نکات، میتوان از "مسافح" به شکل صحیح و مؤثر در نوشتارهای ادبی و غیر ادبی استفاده کرد.