جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: مصعبی . [ م ُ ع َ ] (اِخ ) ابوالطیب محمدبن حاتم . به گفته ٔ تاریخ بیهقی صاحب دیوان رسالت نصربن احمد سامانی و یگانه ٔ روزگار بوده است در همه ٔ ادوات فضل . و به قول ثعالبی در «یتیمةالدهر» وزارت این پادشاه داشته و در همه ٔ کارهای معاشرت و ندیمی و اسباب ریاست و وزارت معروف و در کتابت و خط و عقل و تدبیر مشهور بوده است و به دو زبان پارسی و تازی سخن می رانده . ابن قفطی در «المحمدون من الشعراء» و گردیزی در زین الاخبار و یاقوت در معجم البلدان نیز ازوی نام برده اند و یاد کرده و عوفی در لباب الالباب دوبیت از رودکی در مدح او آورده و جهانگیری به شاهد لغت غرچه و رادویانی در ترجمان البلاغه از وی نقل کرده اند و نیز بیهقی در تاریخ قطعه ای چهاربیتی از وی آورده است که برخی از ابیات آن را صاحب مجمعالفصحا نقل کرده و به دقیقی نسبت داده است . برای مزید اطلاع رجوع به یتیمةالدهر ثعالبی و تاریخ بیهقی و زین الاخبار گردیزی و المحمدون من الشعراء قفطی و ترجمان البلاغه ٔ محمدبن عمر رادویانی و لباب الالباب عوفی و معجم البلدان یاقوت ذیل «بست » و شرح قصیده ٔ ابوالهیثم از محمدبن سرخ نیشابوری و گنج بازیافته از دبیرسیاقی (بخش احوال و اشعار ابوالطیب مصعبی ) شود. این ابیات او راست : شکرشکن است یا سخنگوی من است عنبرذقن است یا سمنبوی من است ؟ مرا جود او تازه دارد همی مگر جودش ابر است و من کشتزار. مگر یک سو افکن که خود همچنین بیندیش و دیده ی ْخرد برگمار. کاشکی اینجای غوطه خوردمی جای دیگر دست گیری تا گدار . جهانا همانا فسوسی و بازی که بر کس نپایی و با کس نسازی چو ماه از نمودن چو خور از شنودن به گاه ربودن چو شاهین و بازی چو زهر از چشیدن چو چنگ از شنیدن چو باد از بزیدن چو الماس گازی چو عودقماری و چون مشک تبت چو عنبر سرشته ی ْ یمان و حجازی به ظاهر یکی بیت پر نقش آزر به باطن چو خوک پلید و گرازی یکی را نعیمی یکی را جحیمی یکی را نشیبی یکی را فرازی یکی بوستانی پراکنده نعمت بدین سخت بسته بر آن مهره بازی همه آزمایش همه پرنمایش تو را مهره زاده به شطرنج بازی چرا زیرکانند بس تنگ روزی چرا ابلهانند در بی نیازی چرا عمر طاووس و دراج کوته چرا مار و کرکس زیَد در درازی صدواَندساله یکی مرد غرچه چرا شصت وسه زیست آن مرد تازی اگر نه همه کار تو باژگونه ست چرا آنکه ناکس تر آن را نوازی جهاناهمانا از این بی نیازی گنه کار ماییم تو جای آزی . musab مصعب musab moussab musab musab musab
کلمه "مصعبی" به عنوان نام خاص و به معنای "کسی که مسأله را سخت کرده" یا "سختکوش" به کار میرود. در نوشتار و نگارش فارسی، نکات زیر را میتوان در نظر گرفت:
نقطهگذاری: اگر این کلمه در میانه جمله قرار گیرد، باید مطابق با قواعد نقطهگذاری فارسی، در کنار دیگر جملات و واژهها قرار گیرد و از علامتهای نگارشی مانند کاما یا نقطه استفاده شود.
ادغام با سایر واژهها: اگر این کلمه در ترکیب با دیگر واژهها به کار رود، اشکالی در ساختار پیدا نمیکند. بهطور مثال، "کتاب مصعبی".
حروف و اصول نگارشی: کلمه "مصعبی" باید به صورت صحیح و به دور از اشتباهات املایی نوشته شود. املای صحیح آن به این صورت است: مصعبی
تلفظ صحیح: هنگام نوشتن یا گفتن این کلمه، به تلفظ صحیح آن توجه شود. این کلمه معمولاً به صورت "مَصْعَبی" یا "مُصْعَبی" تلفظ میشود.
قید و صفت: در صورتی که "مصعبی" به عنوان صفت یا قید در جملات به کار میرود، باید به جایگاهش در جمله توجه شود تا جریان جمله به هم نریزد.
اگر سوالات یا موارد خاصتری در مورد استفاده از کلمه "مصعبی" دارید، خوشحال میشوم کمک کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
مصعبی به عنوان یکی از بهترین نویسندگان معاصر شناخته میشود و آثارش تاثیر عمیقی بر ادبیات معاصر گذاشته است.
در جلسهی امروز، مصعبی نظریات جالبی دربارهی تأثیر فناوری بر روی فرهنگ جامعه مطرح کرد.
خانوادهی مصعبی به برگزاری جشن تولد او تصمیم گرفتهاند و همهی دوستانش را دعوت کردهاند.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر