جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mo'taref
confessing  |

معترف

معنی: معترف . [ م ُ ت َ رِ ] (ع ص ) مرد مقر به گناه خود. (آنندراج ). آن که اعتراف می کند و اقرار می نماید نادانی و گناه خویش را. (ناظم الاطباء). || اقرارکننده . (غیاث ) (آنندراج ). خستو. مقر. مُذعِن . اعتراف کننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و حال آنکه معترف است در صورت نعمت به احسان او و راضی است در صورت بلیه به آزمودن او. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 309). و همه به وحدانیت خالق و رازق خویش معترف می باشند. (کلیله و دمنه ). عاکفان کعبه ٔ جلالش به تقصیر عبادت معترف (گلستان ). سرهنگان پادشاه به سوابق فضل او معترف بودند و به شکر آن مرتهن . (گلستان ).
- معترف آمدن ؛ اعتراف کردن . اقرار کردن . خستو شدن . اذعان کردن :
آخر به عجز خویش معترف آیند کای اله
دانسته شد که هیچ ندانسته ایم ما.
عطار.
حور فردا که چنین روی بهشتی بیند
گرش انصاف بود معترف آید به قصور.
سعدی .
و رجوع به ترکیب بعد شود.
- معترف شدن ؛ اقرار کردن . معترف آمدن : و معترف شدند که مثل آن جامه ها... ندیده بودند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 304). و رجوع به ترکیب قبل شود.
... ادامه
800 | 0
مترادف: خستو، قايل، مقر، اعتراف كننده، اقراركننده، مذعن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی]
مختصات: (مُ تَ رِ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: mo'taref
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 790
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
confessing | declaring , admittedly
ترکی
tanınan
فرانسوی
reconnu
آلمانی
anerkannt
اسپانیایی
reconocido
ایتالیایی
riconosciuto
عربی
معروف
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "معترف" یکی از واژه‌های فارسی است که به معنای اعتراف‌کننده یا فردی است که اعتراف یا پذیرفتند چیزی را کرده است. برای به‌کار بردن این کلمه در نگارش فارسی، نکات زیر را مد نظر قرار دهید:

  1. نقش کلمه: "معترف" به‌عنوان صفت یا اسم به کار می‌رود و نشان‌دهنده کسی است که به چیزی اعتراف می‌کند. به عنوان مثال: "او یک معترف به اشتباهات خود است."

  2. سازگاری با فعل: در جملاتی که کلمه "معترف" به کار می‌رود، باید با فعل و سایر اجزای جمله همخوانی داشته باشد. مثلاً: "او معترف است که خطا کرده."

  3. نقطه‌گذاری: در جملات، توجه به علامت‌های نگارشی مانند ویرگول و نقطه در کنار استفاده از کلمه "معترف" اهمیت دارد. مثال: "بعد از بررسی‌های کافی، او معترف شد؛ این یک اشتباه بزرگ بود."

  4. نکات معنایی: در زمان استفاده از کلمه "معترف"، به سیاق و متنی که در آن به‌کار می‌رود، توجه کنید تا مفهوم درست را منتقل کنید.

  5. جایگزین‌ها: بسته به context، می‌توانید از واژه‌های دیگر مثل "اذعان" یا "پذیرش" نیز استفاده کنید، ولی توجه داشته باشید که هر واژه بار معنایی متفاوتی دارد.

استفاده از این کلمه در متن‌های رسمی و ادبی و همچنین مکالمات روزمره رایج است اما باید به تناسب و صحت معنایی آن توجه شود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او به اشتباهات خود معترف بود و تصمیم گرفت که به اصلاح رفتارهایش بپردازد.
  2. در حالی که دوستانش او را مورد انتقاد قرار می‌دادند، او با صداقت معترف شد که در آن موضوع تقصیر داشته است.
  3. معترف بودن به ضعف‌ها، اولین قدم در بهبود و رشد شخصی است.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری