جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'āy[e]ne
mirror  |

آینه

معنی: آینه . [ ی ِ ن َ / ن ِ ] (اِ) در کلمه ٔ هرآینه ، ظاهراً مخفف هرآیینه است و آیینه به معنی آیین یعنی صورت و گونه و سان ، و مجموع مرکب بمعنی بهر حال و در هر حال و بهر روی و بهر صورت و لاجرم . (زمخشری ) :
همه سر آرد بار آن سنان نیزه ٔ او
هرآینه که همی خون خورد سر آرد بار.
دقیقی .
آن حوض آب روشن و آن کوم گرداو
روشن کند دلت چو به بینی هرآینه .
بهرامی .
با درفش ار تپانچه خواهی زد
بازگردد بتو هرآینه بد.
عنصری .
کسی که آتش را جای سازد اندر دل
هرآینه بدل او رسد نخست زیان .
عنصری .
گر شوم بودتی بغلامی بنزد خویش
با ریش شوم تر به برِ ما هرآینه .
عسجدی .
و عزیمت ما بر آن قرار گرفته بود که هرآینه و ناچار فرمان عالی [ خلیفه ] را نگاه داشته آید. (تاریخ بیهقی ). هرگاه دو دوست بمداخلت شریری مبتلا گردند هرآینه میان ایشان جدائی افتد. (کلیله و دمنه ).
قبله مساز زآینه هرچند مر ترا
صورت هرآینه بنماید هرآینه .
خاقانی .
و سزای بدسگال هرآینه برسد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). پسر گفت هرآینه تا رنج نبری گنج برنداری . (گلستان ).
دو بامداد گر آید کسی بخدمت شاه
سیم هرآینه در وی کند بلطف نگاه .
سعدی .
و رجوع به هرآینه و هرآیینه شود.
... ادامه
1374 | 0
مترادف: آبگينه، آيينه، زجاج، مرآت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم)
مختصات:
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: 'Ayene
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 66
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
mirror | looking glass
ترکی
ayna
فرانسوی
miroir
آلمانی
spiegel
اسپانیایی
espejo
ایتالیایی
specchio
عربی
مرآة | عكس صورة كذا , انعكس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "آینه" در زبان فارسی، یک اسم است و دارای چند نکته قواعدی و نگارشی است که به شرح زیر است:

  1. املا: کلمه "آینه" به صورت زیر نوشته می‌شود:

    • الف: "آ" در ابتدای کلمه، به صورت الف و ه داده شده است.
    • ی: حرف "ی" در میانه کلمه با یک نقطه بالا و به صورت کشیده نوشته می‌شود.
    • ن: حرف "ن" و بعد از آن، حرف "ه" قرار دارد.
  2. جمع: جمع "آینه" به شیوه‌های مختلفی ممکن است صورت گیرد. به‌طور معمول جمع آن به صورت "آینه‌ها" نوشته می‌شود.

  3. معنی: "آینه" به معنای وسیله‌ای است که انعکاس تصویر را ارائه می‌دهد. کاربرد آن نیز در بسیاری از متون ادبی و محاوره‌ای مشاهده می‌شود.

  4. نحو و صرف: کلمه "آینه" یک اسم غیر قابل شمارش است و به عنوان فاعل، مفعول و... در جملات استفاده می‌شود. به عنوان مثال:

    • "آینه در اتاق بود." (فاعل)
    • "او به آینه نگاه کرد." (مفعول)
  5. استفاده مجازی: همچنین، در زبان و ادبیات فارسی، می‌توان از "آینه" به طور مجازی برای بیان مفاهیمی مانند "انعکاس شخصیت" یا "خودآگاهی" استفاده کرد.

توجه به این نکات می‌تواند به درک بهتر و صحیح‌تر از کلمه "آینه" در زبان فارسی کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در زیر چند مثال از استفاده کلمه "آینه" در جمله آورده شده است:

  1. وقتی وارد اتاق شدم، آینه بزرگ دیوار را دیدم که تصویر من را بازتاب می‌داد.
  2. آینه‌های قدی در فروشگاه، به مشتریان کمک می‌کند تا لباس‌های جدید را بهتر ببینند.
  3. او همیشه در آینه به خود نگاه می‌کند تا مطمئن شود که آماده است.
  4. در سفر به کوهستان، آینه در ماشین به ما کمک کرد تا مسیریابی بهتری داشته باشیم.
  5. آینه‌ی کوچک داخل کیفم را برای مرتب کردن موهایم بیرون آوردم.

امیدوارم این مثال‌ها مفید باشند!


واژگان مرتبط: اینه، ایینه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری