جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ناخلف . [ خ َ ل َ ] (ص مرکب ) کودک بدرفتار و بی ادب . نااهل . نالایق . (آنندراج ). شریر. بدذات . (ناظم الاطباء). فرزند غیرصالح . فرزند بد : بنگر چه ناخلف پسری کز وجودتو دارالخلافه ٔ پدر است ایرمان سرا. خاقانی . و مقاصد و اغراض وزرای وزرسگال آن است که چهار بالش مملکت به فرزند ناخلف شاه دهند. (سندبادنامه ص 161). همان مقامات پیش آید که آن روزگار را از پسر ناخلف . (سندبادنامه ص 113). انسان عین گشت چو فرزند ناخلف بودنش رنج خاطر و نابودنش بلا. کمال الدین اسماعیل . آخر آدم زاده ای ، ای ناخلف چند پنداری تو پستی را شرف . مولوی . دریغش مخور بر هلاک و تلف که پیش از پدر مرده به ناخلف . سعدی . چند بنازپرورم مهر بتان سنگدل یاد پدر نمیکنند این پسران ناخلف . حافظ. پدرم روضه ٔ رضوان بدو گندم بفروخت ناخلف باشم اگر من بجوی نفروشم . حافظ. همه کس ناخلف پسر دارد من بیچاره ناخلف پدرم . ؟ پسر که ناخلف افتد پدر زند چوبش پدر چو ناخلف افتد پسر چکار کند. ؟ || فرومایه ٔ بدنژاد و بدسرشت . بدکار. بدعمل . ناکس . (ناظم الاطباء) : چون رسید او پیشتر نزدیک صف بانگ برزد شیرهان ای ناخلف . مولوی . بداخلاق، بدرفتار، بدسرشت، بدنهاد، بي ادب، فاسد، نااهل، ناباب اهل، خلف nawn الظف suçlu délinquant delinquent delincuente delinquente
... ادامه
525|0
مترادف:بداخلاق، بدرفتار، بدسرشت، بدنهاد، بي ادب، فاسد، نااهل، ناباب
کلمه "ناخلف" به معنای کسی است که سزاوار و شایسته نیست یا از نظر اخلاقی و رفتاری ناپسند محسوب میشود. برای استفاده درست از این کلمه در زبان فارسی و نگارش متنی، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
معنی و مفهوم: "ناخلف" از پیشوند "نا" به معنای عدم و پسوند "خلف" به معنای جانشین و وارث تشکیل شده است. بنابراین به معنی کسی است که در مقام جانشینی عمل نمیکند یا شایستگی لازم را ندارد.
جایگاه در جمله: این کلمه معمولاً به عنوان صفت به کار میرود و میتواند قبل از اسم قرار گیرد. به مثالهای زیر توجه کنید:
او فرزندی ناخلف است.
این رفتار ناخلف برای او جایز نیست.
نوشتار و نگارش: در نگارش رسمی، سعی کنید از این کلمه در زمینههای مناسب و با دقت استفاده کنید. همچنین دقت کنید که از نوشتن بهطور چاچوبی پرهیز کنید.
پرهیز از استفادههای مغلطهآمیز: در بحثهایی که به قضاوت اخلاقی یا اجتماعی میپردازند، از "ناخلف" به نحو صحیح استفاده کنید و از تعمیم نادرست پرهیز کنید.
نکات کاربردی: هنگام استفاده از "ناخلف" سعی کنید برای توضیح وضعیت یا شرایطی که شخص به آن نامیده میشود، مثالهای روشنی ارائه دهید.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "ناخلف" به طور موثق و درست در نوشتهها و مکالمات خود بهره ببرید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او به خاطر رفتار ناخلفش از جمع دوستانش دور افتاد.
در داستانها معمولاً شخصیت ناخلفی وجود دارد که موجب بروز مشکلات میشود.
والدین همیشه سعی میکنند فرزندانشان را از ناخلفی و بدی دور نگه دارند.
لغتنامه دهخدا
جعبه لام تا کام
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر