جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

nās
people  |

ناس

معنی: ناس . (ع اِ) اسمی است که برای جمع وضع شده مثل قوم و رهط. واحدش انسان است . و بر انس و جن اطلاق می شود و اغلب بر انس . و گفته اند که اصلش اناس است که جمع انس باشد و این جمعی است نادر که با آوردن الف و لام بر سر آن فاء آن حذف شده است . (از معجم متن اللغة) (از اقرب الموارد). مردمان از آدمی و پری . جمع انس است و اصل آن اناس است به ضم اول و جمعی نادر است ، پس تخفیف یافته و «ال » بر آن داخل شده است . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). مردمان . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). مردمان . لفظ اسم جنس است ، در واحد و جمع هر دو استعمال می شود. (فرهنگ نظام ).به معنی یک آدم و به معنی آدمیان ، مفرد و جمع آمده است . (آنندراج از غیاث اللغات ). مردمان . مردم . (ناظم الاطباء). انس . اناس . آدمیان . مقابل جِنة :
خیر ناس ان ینفع الناس ای پدر
گر نه سنگی چه حریفی با مدر؟
مولوی .
|| آنچه به آسمان خانه آویزان باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آنچه معلق و آویزان باشد از سقف خانه چون دوده وغیر آن . (معجم متن اللغة). || قسمی از بوزینه . (ناظم الاطباء). || ترس . بیم . (از اوبهی ). || مرغ تشنه . (ناظم الاطباء). || (ص ) آنکه بانگ می زند مر شتران را. (ناظم الاطباء). || برگ و نان خشک . (شمس اللغات از شرح نصاب ) (مهذب الاسماء). خبز ناس ؛ یابس . (المنجد).
... ادامه
2284 | 0
مترادف: 1- آدم، انسان، انس، بشر، مردم 2- انفيه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی]
مختصات: (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: nAs
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 111
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
people
ترکی
insanlar
فرانسوی
personnes
آلمانی
menschen
اسپانیایی
gente
ایتالیایی
persone
عربی
الناس | أشخاص , شعب , سكان , أبناء , أهالي , مواطنين , قوم , أسرة , عامة الناس , بشرية , أمة , جماعة من الناس , أنسباء , أهل بالسكان , جعله آهلا بالسكان
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ناس" در زبان فارسی به معنای "مردم" یا "قوم" است و در متون مذهبی و ادبی به کار می‌رود. این کلمه با توجه به بافت استفاده‌اش ممکن است قواعد خاصی داشته باشد. در زیر به نکات نگارشی و قواعد مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نحو و صرف:

    • "ناس" به صورت جمع استفاده می‌شود و معادلی برای "مردم" یا "آدم‌ها" دارد. بنابراین، فعل و صفت‌هایی که به آن نسبت داده می‌شوند باید با نظر به جمع بودن آن قرار گیرند.
    • مثال: "ناس به دو دسته تقسیم می‌شوند."
  2. نقطه‌گذاری:

    • در نوشتار فارسی، معمولاً پس از "ناس" از علامت نگارشی مثل ویرگول یا نقطه استفاده می‌شود تا جملات به خوبی تفکیک شوند.
    • مثال: "ناس، در مسیر زندگی خود انتخاب‌هایی دارند."
  3. استفاده در شعر و ادبیات:

    • کلمه "ناس" ممکن است در شعر و ادبیات به عنوان واژه‌ای زیبا و پرمعنا به کار رود. شاعران غالباً از این کلمه برای بیان مفاهیم عمیق‌تر اجتماعی یا فلسفی استفاده می‌کنند.
  4. جدا نویسی یا پیوسته نویسی:

    • "ناس" همیشه به صورت مستقل و جدا نوشته می‌شود و نیازی به وصله یا الحاق ندارد.
  5. توجه به معنا و سیاق:
    • در استفاده از "ناس"، دقت کنید که معانی مرتبط با آن را در نظر بگیرید تا به درک بهتری از جمله یا متن برسید.

اگر سوال خاص‌تری درباره استفاده از کلمه "ناس" یا قواعد مرتبط با آن دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. ناس همیشه برای کمک به دیگران آماده است و این ویژگی آن‌ها را محبوب می‌کند.
  2. در کتاب‌های تاریخی، به داستان‌ها و افسانه‌هایی درباره‌ی ناس‌های بزرگ و تاثیرگذار برخوردم.
  3. ناس به معنای مردم است و نشان‌دهنده‌ی ارتباط عمیق میان انسان‌ها در جامعه می‌باشد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری