جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

نوص

معنی: نوص . [ ن َ ] (ع مص ) جنبیدن . (منتهی الارب ). حرکت کردن . (از اقرب الموارد). مناص . نویص . نیاصة. نوصان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). نَوس . || آماده ٔ حرکت شدن . (از اقرب الموارد). مهیا شدن . (از متن اللغة). مناص . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). منیص . (اقرب الموارد). || برخاستن به سوی چیزی . مناص . (از اقرب الموارد). برخاستن و پناه بردن به کسی . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة). || جذب کردن چیزی را. (از اقرب الموارد). طلب کردن و به خود کشیدن چیزی را. (از متن اللغة). || گریختن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 102) (منتهی الارب ). بگریختن . (تاج المصادر بیهقی ). فرار کردن و نجات یافتن . (از اقرب الموارد) (از الاساس ). مناص . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). منیص . (اقرب الموارد). || واپس شدن . (تاج المصادر بیهقی ). بازپس شدن . . مناص . درنگ کردن . (منتهی الارب ). عقب ماندن از چیزی . تأخر. (از اقرب الموارد). نیص . (متن اللغة). || یکسو گردیدن ازچیزی و خویشتن را بازکشیدن . (منتهی الارب ). برگشتن وروی گرداندن از چیزی . ارتداد. (از اقرب الموارد). || (اِ) گورخر، بدان جهت که همیشه سر را بلند دارد همچو گریزنده و رمنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). حمار وحشی . (متن اللغة). || سخاء. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة).
... ادامه
296 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 146
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
نوز

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری