جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

navidan
flow  |

نویدن

معنی: نویدن . [ ن َ دَ ] (مص ) زاری کردن . نالیدن . (برهان قاطع) :
کنون زود پیرایه بگشا و رو
به پیش پدر بس بزاری بنو.
فردوسی .
ز درد دل آن شب بدانسان نوید
که از ناله اش هیچکس نغنوید.
لبیبی .
نوان از نود شد کز او برگذشت
ز درد گذشته نود می نود.
ناصرخسرو.
اکنون ز مفلسی چه نوی چندین
بر درد مالی و غم مغبونی .
ناصرخسرو (دیوان چ مینوی - محقق ص 381).
چنان در هجر او شبها نویده
که خلق از ناله ٔ او نغنویده .
ناصر بجه .
|| جنبیدن . حرکت کردن . (برهان قاطع) :
قدح به کار نیاید به رطل و باطیه خور
چنانکه گر بخرامی نه می نوی بخزی .
منوچهری .
|| جنبش جهودانه باشد . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). جنبش چون جهودان . (صحاح الفرس ). چون ناو ایستاده به چپ و راست متمایل شدن . ناویدن . جنبیدن به سوی چپ و راست در حال ایستادگی مانند کشتی ایستاده نوسان داشتن . (از یادداشتهای مؤلف ). لرزیدن . (برهان قاطع) :
نال دمیده بسان سوسن آزاد
بنده بر آن نال نال وار نویده .
عماره (از فرهنگ اسدی ).
راه دین رو که راه دین چو روی
همچو شاخ از برهنگی ننوی .
سنائی .
از بهر خوشه ای را بسیار
بر خویشتن چو نال نویده .
مسعودسعد (فرهنگ خطی ).
ابری که زو گوهر بود با دست او بر خود نود
باشد خجل گرچه بود هر دو جهانش یک عطا.
جمال الدین اشهری (از فرهنگ نظام ).
... ادامه
509 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر لازم) [قدیمی]
مختصات: (نَ دَ) (مص ل .)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 120
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
flow
عربی
تدفق | دفق , جريان , تيار , سيلان , فيض , فيضان , إنتاج , حيض , طمث , جدول , نهر , المد و الجزر , سال , جرى , فاض , ارتفع , حدث , تهدل , تدلى , صب , غمر , انتشر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "نویدن" در زبان فارسی به معنای "نوید دادن" یا "بشارت دادن" است. این کلمه جزء افعال است و بر اساس قاعده‌های نگارش و دستوری فارسی، برخی نکات را می‌توان در مورد آن ذکر کرد:

  1. صرف فعل: فعل "نویدن" در زمان‌های مختلف صرف می‌شود. به طور مثال:

    • حال: نوید می‌دهد
    • گذشته: نوید داد
    • آینده: نوید خواهد داد
  2. فعل حال: برای بیان حال و وضعیت کنونی، از فرم حال فعل استفاده می‌شود. به عنوان مثال: "او نوید می‌دهد که روز خوبی در پیش است."

  3. فعل گذشته: برای اشاره به عمل انجام شده در گذشته، فرم گذشته فعل به کار می‌رود. مثل: "او نوید داد که باران خواهد بارید."

  4. استفاده در ادبیات: کلمه "نویدن" در ادبیات فارسی می‌تواند به طور مجازی نیز استفاده شود، مثلاً برای ابراز خبرهای خوب در اشعار و متون نثر.

  5. نگارش و علامت‌گذاری: در نگارش این کلمه، باید توجه داشت که در جملات به درستی از ویرگول، نقطه و دیگر نشانه‌های نگارشی استفاده شود.

برای نگارش صحیح و زیبا، بهتر است دقت کنید که بفهمید زمینۀ استفاده از کلمه "نویدن" چیست و در چه ساختاری می‌خواهید آن را به کار ببرید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا سه جمله با کلمه "نویدن" ساخته شده است:

  1. در روزهای سرد زمستان، با هر بار نویدن برف، یاد و خاطرات تابستان برایم زنده می‌شود.
  2. بچه‌ها در پارک مشغول نویدن گل‌ها بودند و شادی آنها فضای اطراف را پر کرده بود.
  3. صدای نویدن برگ‌ها در باد، آرامش خاصی به شب‌های پاییزی می‌بخشید.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری