جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

nimkat
bench  |

نیمکت

معنی: نیمکت . [ ک َ ] (اِ مرکب ) از: نیم (به معنی نصف ) + کت (به معنی تخت ). (یادداشت مؤلف ). تختی که دست کم از یک طرف دیواره نداشته باشد و بر آن نشینند و پاها فروآویزند یا بر زمین نهند.
693 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم)
مختصات: (کَ) (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: nimkat
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 520
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
bench | couch , pew , sofa , seat , settee , banquette , squab
ترکی
bank
فرانسوی
banc
آلمانی
bank
اسپانیایی
banco
ایتالیایی
panca
عربی
مقعد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "نیمکت" در زبان فارسی به معنای یک نوع صندلی یا مبل کوچک است که معمولاً برای نشستن افراد در فضاهای عمومی مانند پارک‌ها، مدارس و مکان‌های دیگر استفاده می‌شود. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، می‌توان به نکات زیر اشاره کرد:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "نیمکت" به صورت ترکیبی از دو جزء "نیم" و "کت" نوشته می‌شود و باید به همان شکل ترکیبی استفاده شود.

  2. جمع‌سازی: برای جمع بستن این کلمه، می‌توان از "نیمکت‌ها" استفاده کرد. به این شکل: "نیمکت‌های پارک".

  3. صرف فعل: اگر بخواهیم از این کلمه در جملات مختلف استفاده کنیم، می‌توان گفت:

    • "بچّه‌ها بر روی نیمکت نشسته‌اند."
    • "نیمکت در پارک قرار دارد."
  4. نگارش صحیح: هنگام نگارش، باید به دقت املای کلمه را رعایت کرد و از استفاده نادرست مانند "نیمکت‌ها" به معنای دیگری پرهیز کرد.

با رعایت این نکات، می‌توانید به درستی از کلمه "نیمکت" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. اگر سوال خاصی در رابطه با این کلمه دارید، خوشحال می‌شوم که کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. بچه‌ها در حیاط مدرسه دور نیمکت نشسته و بازی می‌کردند.
  2. نیمکت پارک پر از افراد بود که از هوای خوش تابستان لذت می‌بردند.
  3. بعد از یک روز طولانی، او روی نیمکت نشسته و به غروب آفتاب نگاه کرد.

واژگان مرتبط: مسند، کرسی قضاوت، جای ویژه، تخت، مقام، پیف، نیمکت مبلی نرم و فنری، صندلی، مقر، جایگاه، جا، زمین بلند، پشت بارو، تپلی، کوسن، جوجه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری