جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

halāk
destruction  |

هلاک

معنی: هلاک . [ هََ ] (ع مص ) مردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || نیست شدن . (منتهی الارب ). || آزمند گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گم شدن . || افتادن . || (اِمص ) نیستی . (منتهی الارب ). مرگ . دمار. آذرنگ . (یادداشت مؤلف ) :
دشمن خواجه به بال و پر مغرور مباد
که هلاک واجل مورچه بال و پر اوست .
فرخی .
هلاک و عیش و بد و نیک و شدت و فرجند
غم و سرور و کم و بیش و درد و درمانند.
مسعودسعد.
بر وفات تو روز و شب نالم
از هلاک تو سال و مه مویم .
مسعودسعد.
دو مرد در چاهی افتند، یکی بینا و یکی نابینا، اگرچه هلاک میان هر دو مشترک است اما عذرنابینا به نزدیک اهل خرد و بصر مقبول باشد. (کلیله و دمنه ). سبب بقاء تو و موجب هلاک مار باشد. (کلیله ودمنه ).
باز ار به دهان افعی افتد
زهری گردد هلاک حیوان .
خاقانی .
ای دل ای دل هلاک تن گردی
بس کن ای دل که کار من کردی .
خاقانی .
کنون دل انده دل میخورد زآنک
هلاک خویشتن هم خویشتن ساخت .
خاقانی .
وقت است کز برای هلاک مخالفان
افلاک را کنی به سیاست معلمی .
خاقانی .
- در هلاک کسی سعی کردن ؛ سبب کشتن او شدن و اورا در ورطه ٔ هلاک افکندن : چگونه در هلاک گاو سعی کنی ؟ (کلیله و دمنه ).
- در هلاک کسی کوشیدن ؛ در هلاک او سعی کردن : نزدیکان او در هلاک من کوشند. (کلیله و دمنه ).
ترکیب های دیگر:
- هلاک آمدن . هلاک آوردن . هلاک شدن . هلاک کردن . هلاک گردیدن . هلاک گشتن . رجوع به هر یک از این مدخل ها شود.
... ادامه
925 | 0
مترادف: 1- زوال، فنا، ، نابودي 2- قتل، مرگ، ، موت، هلاكت، 3- معدوم، نابود، نيست
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی]
مختصات: (هَ) [ ع . ] (اِمص .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: halAk
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 56
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
destruction
ترکی
yıkım
فرانسوی
destruction
آلمانی
zerstörung
اسپانیایی
destrucción
ایتالیایی
distruzione
عربی
تدمير | دمار , هدم , خراب , هلاك , إبادة , إهلاك , إفناء , فتك , مستحق الإباده , سبب الهلاك
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "هلاک" در زبان فارسی به معنای نابود شدن، تلف شدن یا از بین رفتن است. این کلمه معمولاً در متن‌های ادبی، متون دینی، و همچنین در گفتار روزمره به کار می‌رود.

قواعد فارسی و نگارشی مربوط به کلمه "هلاک" شامل نکات زیر است:

  1. نحوه نوشتار: کلمه "هلاک" به تدریج به یکی از واژه‌های معتبر در ادبیات و متون فارسی تبدیل شده است و باید به صورت صحیح نوشته شود.

  2. تلفظ: این کلمه به صورت "هَلاک" تلفظ می‌شود. دقت در تلفظ مناسب می‌تواند به روشن بودن مفهوم کمک کند.

  3. صرف‌ونحو: این واژه معمولاً به عنوان اسم به کار می‌رود، اما ممکن است در برخی موارد به عنوان فعل هم استفاده شود. به عنوان مثال، "هلاک شدن".

  4. استفاده در جملات: می‌توان از "هلاک" در جملات به صورت زیر استفاده کرد:

    • "او در یک سانحه ناگوار هلاک شد."
    • "خطر هلاک انسان‌ها در اثر آلودگی روزبه‌روز بیشتر می‌شود."
  5. هم‌معناها و متضادها: کلماتی مانند "نابودی"، "تلف‌شدن" و "نابود" به عنوان هم‌معنا برای "هلاک" در نظر گرفته می‌شوند. واژه‌هایی مانند "نجات" و "بقا" به عنوان متضادها محسوب می‌شوند.

  6. قیدها و صفت‌ها: می‌توان برای توصیف بهتر از قیدها و صفت‌های مختلف استفاده کرد:
    • "به طور ناگهانی هلاک شد."
    • "این خطر می‌تواند بسیار هولناک و هلاک‌کننده باشد."

با رعایت این موارد، می‌توانید به درستی و به زیبایی از واژه "هلاک" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او به خاطر عشق بی‌پایانش در دل هلاک شد.
  2. طوفان شدید، کشتی را در دریا هلاک کرد.
  3. هلاکت در راه نادرست، نتیجه‌ی انتخاب‌های نادرست است.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری