وارسته
licenseمعنی کلمه وارسته
معنی واژه وارسته
vāraste
pious
|
وارسته
مترادف:
1- آزاد، رسته، رها
2- پارسا، زاهد، متقي
3- آزاد، آزاده، حر، سبكبار،
متضاد:
وابسته
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت)
مختصات:
(رَ تِ) (ص مف .)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
vAraste
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
672
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
pious | light , dear
ترکی
dindar
فرانسوی
pieux
آلمانی
fromm
اسپانیایی
piadoso
ایتالیایی
pio
عربی
تقي | ورع , متدين , جدير بالثناء , غير حقيقي , متظاهر بالتقوى
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "وارسته" در زبان فارسی به معنای "رها شده" یا "آزاد" است و غالباً در متون ادبی و فلسفی به کار میرود. برای نگارش و استفاده درست از این کلمه، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
-
معنی و کاربرد:
- واژه "وارسته" به معنای کسی است که آزاد از قید و بندهای مادی یا دنیوی است. این کلمه معمولاً در زمینههای عرفانی و فلسفی به کار میرود.
-
نحوه نگارش:
- "وارسته" به صورت یککلمهای نوشته میشود و نباید آن را جدا نوشت.
-
قواعد دستوری:
- هنگام استفاده از این کلمه در جملات، باید توجه داشت که حالتهای مختلف صرفی آن (مانند "وارستگان" یا "وارستگی") نیز وجود دارد و میتوان بسته به ساختار جمله از آنها استفاده کرد.
-
استفاده در جملات:
- برای مثال: "او وارسته از دغدغههای دنیوی است" یا "وارستگی او نشان از عمق تفکرش دارد."
- خودداری از کاربرد نادرست:
- از به کار بردن این واژه در معنای غیر مرتبط پرهیز کنید. "وارسته" باید در متون مرتبط با اصول معنوی یا عرفانی به کار برود.
با رعایت این نکات میتوانید از "وارسته" به طرز صحیح و ادبی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او همیشه به عنوان یک فرد وارسته شناخته میشود که به فکر دیگران است و از لذتهای دنیوی پرهیز میکند.
- وارسته بودن به معنای کنار گذاشتن وسوسهها و تمرکز بر روی اهداف معنوی و اخلاقی است.
- در کلاس فلسفه، معلم درباره زندگی یک وارسته سخن گفت و اهمیت رویکرد او را نسبت به دنیا بررسی کرد.