جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: وحل . [ وَ ح َ ] (ع اِ) خلاب . گل تنک که ستور در آن درماند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). گل و لای زمینی که به آب نرم شده باشد. (غیاث اللغات از منتخب از قاموس ). ج ، اوحال ، وحول . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). وَحل ، لغت پستی است در آن . (از منتهی الارب ) : وحل گمرهی است بر سر راه ای سران پای در وحل منهید. خاقانی . اشتر اندر وحل به برق بسوخت باج اشتر ز ترکمان برخاست . خاقانی . عقل مسیحاست ازو سرمکش ورنه خری خر به وحل درمکش . نظامی . افتد عطارد در وحل آتش درافتد در زحل زهره نماند زهره را تا پرده ٔ خرم زند. عطار. حس تو از حس خر کمتر بده ست که دل تو زین وحلها برنجست . مولوی . (مثنوی چ نیکلسون ج 2، ص 435) من ز آتش زاده ام او از وحل پیش آتش مر وحل را چه محل . مولوی . این مثل سایر است و نیست شگفت گر نویسد به زر خردمندش پیل چون در وحل فروماند جز به پیلان برون نیارندش . تاج الدین آلابی . || (مص ) در وحل افتادن . (تاج المصادر بیهقی ). در گل تنک درافتادن . (ناظم الاطباء) (زوزنی ). در خلاب افتادن . گل، گل ولاي، لجن حل، ذاب، وجد حلا، سدد دين، يحل
ترکیب:
(اسم) [عربی، جمع: اَوْحال و وُحُول] [قدیمی]
مختصات:
(وَ حَ) [ ع . ] (اِ.)
آواشناسی:
منبع:
لغتنامه دهخدا
معادل ابجد:
44
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
حل|ذاب , وجد حلا , سدد دين , يحل
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "وحل" در زبان فارسی به معنای فرورفتن یا به حرکت درآمدن در یک سطح نرم و مرطوب است. همچنین "وحل" ممکن است به عنوان یک واژه اختصاصی در برخی از فرهنگها یا حوزهها نیز استفاده شود.
در مورد قواعد نگارش و نوشتاری این کلمه موارد زیر قابل ذکر است:
نوشتار صحیح: "وحل" باید با املای صحیح و به همین صورت نوشته شود.
جایگاه در متن: این کلمه میتواند به عنوان اسم، فعل یا صفت در جملات مختلف استفاده شود. بسته به زمینه، معنای متفاوتی میتواند داشته باشد.
تطابق در زبانی: اگر از "وحل" به عنوان فعل استفاده میشود، باید با فاعل و سایر اجزای جمله هماهنگی داشته باشد.
استفاده از علائم نگارشی: اگر در جملهای به کلمه "وحل" اشاره میشود، باید به ساختار کلی جمله توجه کرد و از علائم نگارشی مانند ویرگول، نقطه و غیره به درستی استفاده کرد.
نکات فرهنگوری: در متون ادبی یا علمی، توجه به زمینه و بار معنایی کلمه مهم است.
افزون بر این، اگر از "وحل" در متون خاص، شعر، یا ادبیات استفاده میشود، ممکن است برداشتهای متفاوتی وجود داشته باشد که نیاز به بررسی دقیقتری دارد.
در کل، هنگامی که از کلمه "وحل" در نوشتار استفاده میکنید، توجه به دستور زبان، املای صحیح و متناسب با زمینه اهمیت دارد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
بعد از بارش باران، وحل در زمینهای کشاورزی موجب بهبود شرایط رشد گیاهان شد.
صدای وحل در جنگل نشاندهنده حضور حیوانات مختلف و زندگی طبیعی در آن منطقه است.
برخی از شاعران با توصیف زیباییهای وحل، به جنبههای مختلف طبیعت اشاره کردهاند.