زیر مجموعه ها
پرهیزكاران چه خصوصیاتی دارند؟
licenseنهج البلاغة
رُويَ أنّ صاحِبا لأميرِ المؤمنينَ عليه السلام يقالُ لَهُ هَمّامٌ كانَ رجُلاً عابِدا، فقالَ لَهُ: يا أميرَ المؤمِنينَ، صِفْ لِيَ المُتَّقينَ، حتّى كأنّي أنظُرُ إلَيهِم... فحَمِدَ اللّهَ وأثنى علَيهِ وصلّى علَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله و سلّم ثُمّ قالَ عليه السلام:... فالمُتَّقونَ فيها هُم أهلُ الفَضائلِ: مَنطِقُهُمُ الصَّوابُ، ومَلبَسُهُمُ الاقتِصادُ، ومَشيُهُمُ التَّواضُعُ، غَضُّوا أبصارَهُم عَمّا حَرَّمَ اللّهُ علَيهِم، ووَقَفوا أسماعَهُم علَى العِلمِ النّافِعِ لَهُم، نُزِّلَت أنفُسُهُم مِنهُم في البَلاءِ كالّتي نُزِّلَت في الرَّخاءِ، ولَولا الأجَلُ الّذي كَتَبَ اللّهُ علَيهم لَم تَستَقِرَّ أرواحُهُم في أجسادِهِم طَرفَهَ عَينٍ؛ شَوقا إلَى الثَّوابِ، وخَوفا مِن العِقابِ... فمِن عَلامَةِ أحَدِهِم أ نَّكَ تَرى لَهُ قُوَّةً في دِينٍ، وحَزما في لِينٍ، وإيمانا في يَقينٍ، وحِرصا في عِلمٍ، وعِلما في حِلمٍ، وقَصدا في غِنى، وخُشوعا في عِبادَةٍ، وتَجَمُّلاً في فاقَةٍ، وصَبرا في شِدَّةٍ، وطَلَبا في حَلالٍ، ونَشاطا في هُدىً، وتَحَرُّجا عَن طَمَعٍ. يَعمَلُ الأعمالَ الصّالِحَةَ وهُو على وَجَلٍ، يُمسي وَهَمُّهُ الشُّكرُ، ويُصبِحُ وَهَمُّهُ الذِّكرُ، يَبِيتُ حَذِرا، ويُصبِحُ فَرِحا؛ حَذِرا لِما حُذِّرَ مِن الغَفلَةِ، وفَرِحا بما أصابَ مِن الفَضلِ والرَّحمَةِ. إن اِستَصعَبَت علَيهِ نَفسُهُ فيما تَكرَهُ لَم يُعْطِها سُؤلَها فيما تُحِبُّ. قُرَّةُ عَينِهِ فِيما لا يَزولُ، وزَهادَتُهُ فِيما لا يَبقى، يَمزُجُ الحِلمَ بالعِلمِ والقَولَ بالعَمَلِ. تَراهُ قَريبا أمَلُهُ، قَليلاً زَلَلُهُ، خاشِعا قَلبُهُ، قانِعَةً نَفسُهُ، مَنزورا أكلُهُ، سَهلاً أمرُهُ، حَريزا دِينُهُ، مَيِّتَةً شَهوَتُهُ، مَكظوما غَيظُهُ، الخَيرُ مِنهُ مَأمولٌ، والشَّرُّ مِنهُ مَأمونٌ.
معصومین (ع)روایت شدهاست كه یكی از یاران امیرمؤمنان علیهالسلامبه نام همّام كه مردی عابد بودبه حضرت عرض كرد: ای امیر مؤمنان، پرهیزگاران را چنان برایم وصف كن كه گویی (در برابرم ایستادهاند و) آنان را میبینم. حضرت در پاسخ دادن به او كندی كرد و سپس فرمود: ای همّام، از خدا بترس و نیكویی كن؛ زیرا «خداوند با كسانی است كه تقوا داشته باشند و كسانی كه نیكوكارند». همّام به این جمله قناعت نكرد و به حضرت اصرار نمود. پس امام علیهالسلام حمد و ثنای الهی به جای آورد و بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّمدرود فرستاد و آن گاه فرمود :. ... پس، پرهیزگاران در این دنیا فضایلی دارند: گفتارشان با راستی و درستی توأم است و پوشاكشان با میانهروی و راه رفتنشان با تواضع. از چیزهایی كه خداوند بر آنان حرام كردهاست، چشمپوشیدهاند وگوشهای خود را وقف دانشی كردهاند كه برایشان سودمند است. در بلا و گرفتاری همان گونهاند كه در خوشی و آسایش. و اگر نبود مهلت و اجلی كه خداوند برایشان رقم زدهاست، از شوق به پاداش و ترس از كیفر، لحظهای جانهایشان در پیكرهایشان آرام و قرار نمیگرفت. از نشانههای یكی از آنان این است كه در دین نیرومند است و نرمی و ملایمت را با دوراندیشی در آمیخته است. ایمانی توأم با یقین دارد، به علم و معرفت حریص است، علم را با بردباری توأم كردهاست، در زمان توانگری میانهرو است، در عبادت خشوع دارد، در تنگدستی آراسته و با عزّت نفس است، در سختیها شكیباست، در طلبِ حلال است، در پیمودن راه راست با نشاط است و از طمع و آزمندی به دور میباشد، در حالی كه اعمال نیك انجام میدهد ترسان و نگران است، روز را با اهتمام به شكر (حقّ) به شب میرساند، و شب را در حالی به صبح میرساند كه همّ و غمش یاد خداست، شب را با ترس و حذر میگذراند و روز را با شادی و خوشحالی؛ ترس و حذر از غفلتی كه از آن برحذر داده شده است و شادی و خوشحالی به خاطر فضل و رحمتی كه به او رسیدهاست. اگر نفْسش در آنچه وی دوست ندارد سركشی و نافرمانی كند، او نیز شهوتهای نفس خود را بر آورده نمیسازد، شادی و دلخوشی او به چیزی است كه زوال نمیپذیرد و بیرغبتی او به چیزی است كه باقی و پایدار نمیماند. او را میبینی كه آرزویش كوتاه و لغزشش اندك و دلش خاشع و نَفْسش قانع و خوراكش كم و كارش آسان و دینش محفوظ و شهوتش مرده و خشمش فرو خورده است، بهخیرش امید میرود و شرّش به كسی نمیرسد.