افعال ناگذر
ببینید به طور کلی، فعلی که به نهاد احتیاج دارد را فعل ناگذر می گوییم. به عنوان مثال:
وحید رفت | رضا خرید | او پرید
همونطور که در جملات کوتاه فوق میبینید، افعال «رفت»، «خرید» و «پرید» همراه با نهاد (به ترتیب «وحید»، «رضا» و «او») آمده اند. پس همانطور که گفته شد، افعال فوق، ناگذر هستند.
افعال گذرا
افعال گذرا سه حالت هستند:
-
گذرا به مفعول (مثال: وحید موبال من را آورد)
-
گذرا به مسند (وحید بی حال است)
- گذرا به متمم (ما با دشمن می جنگیم)
گذرا به مفعول
به طور کلی در افعال گذرا به مفعول، مفعول معمولاً همراه را می آید. ولی بعضی اوقات هم مفعول بدون «را» می آید.
مثال: علی کتاب خرید.
در جمله بالا هم کتاب مفعول است ولی همراه «را» به کار نرفته است ولی اگر آن «را» حذف کنیم این سئوال پیش می آید که: علی چه چیزی را خرید؟ پس یکی دیگر از راههای نشان دادن مفعول این است که از فعل چه چیزی را و یا چه کسی را بپرسیم.
مثال: پدرم پرنده آورد. پدرم چه چیزی را آورد؟ جوابش می شود: پرنده را.
پس «پرنده» مفعول است و فعل آورد گذرا به مفعول است.
گذرا به مسند
در واقع در فعل گذرا به مسند ما با افعال اسنادی سروکار داریم. یعنی افعال اسنادی گذرا به مسند هستند. افعال اسنادی شامل:
این افعال صفت یا حالتی را به نهاد نسبت می دهند که به آن صفت و حالت مسند می گویند.
مثال: هوا گرم است.
در جمله بالا «هوا» نهاد است؛ «گرم» مسند است و «است» فعل اسنادی است. «گرما» صفت یا حالتی است که با کمک فعل اسنادی به «هوا» نسبت داده ایم.
نکته: در جمله ای که فعل اسنادی به کار می رود، نهاد انجام دهنده ی کاری نیست. فقط صفت و حالتی را می پذیرد.
گذرا به متمم
در ابتدا این نکته را یادآور می شوم که: کلماتی که بعد از حرف اضافه می آیند متمم نام دارند. پرکاربردترین حروف اضافه عبارتند از:
در فعل گذرا به متمم ما با افعالی سروکار داریم که وقتی آن ها را به صورت مصدر به کار می بریم، حرف اضافه ی خاصی را می طلبند.
مثال: ترسیدن از | یاددادن به | مصاحبه کردن با | جنگیدن با | نازیدن به
پس اگر به جمله ای رسیدم مثل: «او به پدرش می نازد»، فعل «مینازد» گذرا به متمم است و به کلمه ی «پدرش» که نقش متمم را دارد نیازمند است و اگر متمم را حذف کنیم مفهوم فعل ناقص می شود.
نکته: متمم گفته شده، متمم اجباری است و با متمم قیدی که مثل قید قابل حذف است و فعل به آن نیاز ندارد فرق می کند.
مثال (برای متمم فعلی یا اجباری) : او از دروغ می پرهیزد .
حال اگر از واژه «دروغ» را حذف کنیم ، جمله ناقص می شود و مشخص نیست که او از چه می پرهیزد . در برابر این متمم ، یک نوع متمم دیگر نیز وجود دارد که ظاهراً شبیه به متمم اجباری است ، امّا در معنی اختیاری است . یعنی فعل جمله به آن نیاز ندارد و وجودش اختیاری است که آن را متمم قیدی میگوییم. متمم های قیدی از نوع قیدهای نشانه دار هستند، یعنی با شباهتی که به متمم فعلی دارند، قابل شاسایی هستند.
مثال (برای متمم اختیاری): علی از خانه برای خرید به بازار رفته است.
در این جمله فوق، متمم وجود دارد که هر سه قابل حذف هستند. به جمله ی زیر دقت کنید:
علی به تیم فوتبال پیوست.
اگر این متمم را حذف کنیم ، جمله ناقص می شود.
حال به جمله ی زیر دقت کنید:
علی رفت. این جمله به متمم نیاز ندارد و کامل است. چرا ؟ زیرا می توان برای فعل رفت متمم هایی با حروف اضافه ی گوناگون آورد. یعنی میتوان گفت:
- به کجا رفت؟
- با چه کسی رفت؟
- برای چه رفت؟
نکته: هرگاه بتوان برای فعلی متمم با حروف اضافه ی متعدد و مختلف آورد ، آن فعل نیازی به آن متمم ندارد و آن متمم قیدی نام دارد .
متمم هایی که فعلی هستند، یعنی فعل در آن جمله ها یک حرف اضافه ی اختصاصی دارد .
مثال: نازیدن (نازیدن به) او به ثروتش می نازد .
او به دین اسلام گروید . (گرویدن به)
او با حریف در آویخت. ( درآویختن به )
این راز در سینه نمی گنجد. (گنجیدن در) مثلاً نمی توان گفت که، این راز با سینه نمی گنجد - به سینه نمی گنجد - برای سینه نمی گنجد. بقیه ی مثال ها هم با همین معیار قابل بررسی هستند .
نحوه تبدیل افعال ناگذر به گذرا چگونه است؟
این موضوعیست که به کررات در متون درسی و تست های کنکوری با آن مواجه هستیم. نکته ای که مهم هست این است که برای تبدیل افعال ناگذر به گذرا، منظور (اغلب) «گذرا به مفعول» است. همچنین این امر برای برخی از افعال در زبان فارسی وجود دارد، یعنی برخی از افعال ناگذر هستند که معادل گذرای آن ها نیز وجود دارد. به عنوان مثال:
-
ناگذر: وحید افتاد.
-
گذرا: حسن علی را انداخت.
پس معادل گذرای فعل ناگذر «افتادن»، «انداختن» است. روشی که خیلی رایج است در زبان فارسی برای گذرا کردن افعال ناگذر، این است که بن مضارع فعل مورد نظر را به دست آوریم و «اند» يا «انيد» به آن اضافه کنیم. به عنوان مثال:
- پرید => پراند
- بارید => باراند
- ترسید => ترساند