تفقد
licenseمعنی کلمه تفقد
معنی واژه تفقد
tafaqqod
inspect
|
تفقد
مترادف:
1- التفات، تلطف، دلجويي، دلنوازي، مهرباني، نواخت
2- بازجست، واجست
3- دلجويي كردن، نواختن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی]
مختصات:
(تَ فَ قُّ) [ ع . ]
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
tafaqqod
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
584
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
inspect
ترکی
incelemek
فرانسوی
inspecter
آلمانی
prüfen
اسپانیایی
inspeccionar
ایتالیایی
ispezionare
عربی
فحص
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "تفقد" به معنای جستجو و بررسی حال کسی است. این کلمه به طور عمده در متون ادبی و رسمی به کار میرود. در نگارش و استفاده از این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:
-
نحو و ساختار: "تفقد" به عنوان یک فعل است و به شکل "تفقد کردن" بیشتر استفاده میشود. بنابراین، توصیه میشود در جملات از ساختار فعلی صحیح آن استفاده کنید.
-
معنا و کاربرد: "تفقد" بیشتر در محاورههای رسمی، ادبیات و متون علمی به کار میرود. در مکالمات روزمره، ممکن است به جای آن از واژههای سادهتری استفاده شود.
-
جملات نمونه:
- "من همواره در پی تفقد دوستانم هستم تا از احوال آنها باخبر شوم."
- "مدیر پروژه به تفقد وضعیت کارمندان پرداخت."
- نکات نگارشی:
- هنگام نوشتن، دقت کنید که کلمه به درستی و بدون اشتباه املایی نوشته شود.
- از نشانهگذاری مناسب برای جدا کردن جملات و ارائه معنی روشن استفاده کنید.
با رعایت این نکات، میتوانید به خوبی از کلمه "تفقد" در نوشتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "تفقد" در جمله آورده شده است:
- معلم برای تفقد حال دانشآموزان غائب به منزل آنها رفت.
- هنگام بیماری مادر، خواهرم به تفقد و مراقبت از او پرداخت.
- رئیس شرکت هر چند وقت یک بار برای تفقد کارمندانش به بخشهای مختلف میرود.
- دوستانم در روز تولدم برای تفقد و تبریک به خانهام آمدند.
- در سفر به روستا، تصمیم گرفتم به تفقد از سالمندان و افراد نیازمند بپردازم.
اگر مثال دیگری نیاز دارید، حتماً بفرمایید!