حکیمباشی
licenseمعنی کلمه حکیمباشی
معنی واژه حکیمباشی
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه «حکیمباشی» از دو بخش «حکیم» و «باشی» تشکیل شده است. این واژه به معنای «رئیس حکیمان» یا «حکیم اصلی» است و معمولاً در متنهای تاریخی و ادبی به کار میرود. در نگارش این کلمه، به نکات زیر توجه کنید:
-
نوشتن به صورت ترکیب واژه: «حکیمباشی» به صورت یک کلمه نوشته میشود و فاصلهای بین «حکیم» و «باشی» نیست. به همین ترتیب، از استفاده از خط تیره (-) برای اتصال اجزای کلمه جلوگیری کنید.
-
حروف بزرگ و کوچک: در صورتی که این واژه در ابتدای یک جمله بیفتد، حرف اول آن «ح» باید با حرف بزرگ نوشته شود: «حکیمباشی در تاریخ ایران...».
-
نحوه استفاده در جملات: معمولاً این واژه به عنوان عنوان شخص یا مقام به کار میرود. برای مثال: «حکیمباشی در دربار شاهنشاه حضور داشت.»
- نگارش صحیح و یکدست: هنگام نوشتن متون فارسی، سعی کنید از یک نوع نگارش یکدست و صحیح استفاده کنید. مثلاً به جای استفاده از کلمات بیگانه، اگر معادل فارسی مناسبی وجود داشته باشد، از آن استفاده کنید.
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از واژه «حکیمباشی» در نوشتارهای فارسی استفاده کرد.
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "حکیمباشی" در جمله آورده شده است:
- پس از سالها تحصیل در علوم پزشکی، او به مقام حکیمباشی در دربار رسید.
- حکیمباشی به عنوان پزشک ویژه شاه شناخته میشد و تمام بیماریهای حاکم را درمان میکرد.
- مشورت با حکیمباشی قبل از هر اقدامی در امور پزشکی اهمیت زیادی داشت.
- در آن زمان، حکیمباشی به عنوان نماد دانش و تجربه در علم پزشکی شناخته میشد.
- داستانهای قدیمی بسیاری درباره حکیمباشی و شیوههای درمانی او وجود دارد که هنوز هم نقل میشود.
اگر به نمونههای بیشتری نیاز دارید یا سوال دیگری دارید، لطفاً بفرمایید!