خاریدن
licenseمعنی کلمه خاریدن
معنی واژه خاریدن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(مصدر متعدی)
مختصات:
(دَ)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
865
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
itch | tickle
ترکی
kaşıntı
فرانسوی
démanger
آلمانی
jucken
اسپانیایی
picar
ایتالیایی
prurito
عربی
حكة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "خاریدن" در زبان فارسی به معنای خارش داشتن یا خراش برداشتن است. در بررسی قواعد مربوط به این کلمه، چند نکته مهم وجود دارد:
-
صرف فعل: "خاریدن" یک فعل است و در زمانهای مختلف صرف میشود. این فعل در حالتهای زمان حال، گذشته و آینده به صورتهای مختلفی استفاده میشود:
- زمان حال: من میخارم، تو میخاری، او میخارید.
- زمان گذشته: من خاریدم، تو خاریدی، او خارید.
- آینده: من میخارم، تو میخاری، او میخارند.
-
ضمائر: این فعل میتواند با ضمایر مختلف ترکیب شود. برای مثال:
- من خارش دارم.
- او نمیخارد.
-
قیدها و صفتها: میتوان از قیدها و صفتها برای توصیف شدت یا نوع خارش استفاده کرد:
- خارش شدید
- خارش خفیف
-
نگارش صحیح: در نگارش درست و رسای این کلمه، باید دقت کرد که همیشه به شکل صحیح و به دور از اشتباهات نوشتاری استفاده شود.
- ترکیبها: "خاریدن" میتواند در عبارات و ترکیبات مختلفی قرار گیرد، مانند:
- "دست من خارش میزند"
- "او به خاطر خارش پوستش به پزشک مراجعه کرد."
این نکات به شما کمک میکند تا در استفاده و نگارش کلمه "خاریدن" مناسبتر عمل کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- وقتی که گربه را نوازش کردم، ناگهان دستم را خارید و احساس خارش عجیبی کردم.
- به دلیل حساسیت به گرده گل، بینیام همواره خارید و عطسههای متوالی داشتم.
- او با هر بار خاریدن پوستش، بیشتر نگران میشد که مبادا دچار آلرژی شده باشد.