خاصره
licenseمعنی کلمه خاصره
معنی واژه خاصره
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | تهيگاه | ||
انگلیسی | special | ||
عربی | ارتفاع، قمة، فيضان، مرتفع، ثمل، حاسم، حرج، سام رفيع، سعيد، فارع الطولة، لامع، عاليا، بترف، بكل طاقته، عالي | ||
ترکی | özel | ||
فرانسوی | spécial | ||
آلمانی | besonders | ||
اسپانیایی | especial | ||
ایتالیایی | speciale | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خاصره" در فارسی به معنای "پهلوی" یا "دُور" است و در زمینههای مختلفی مانند پزشکی یا آناتومی به کار میرود. در نگارش و استفاده از این کلمه، به چند نکته توجه کنید:
کلمه "خاصره" در متون فارسی باید با رعایت این موارد استفاده شود تا وضوح و دقت لازم را داشته باشد. | ||
مثال برای واژه | مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
| ||
واژه | خاصره | ||
معادل ابجد | 896 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | xāsere | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، خاصرَة] (زیستشناسی) | ||
مختصات | (ص رِ) [ ع - خاصرة . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | xAsere | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی عمید | ||
نمایش تصویر | معنی خاصره | ||
پخش صوت |
۱. تهیگاه. کلمه "خاصره" در فارسی به معنای "پهلوی" یا "دُور" است و در زمینههای مختلفی مانند پزشکی یا آناتومی به کار میرود. در نگارش و استفاده از این کلمه، به چند نکته توجه کنید: نکته نگارشی: کلمه "خاصره" با حرف "خ" آغاز میشود و در نوشتار باید به طور درست و بدون هجاگیرایی اشتباه نوشته شود. معنی و استفاده: این کلمه بیشتر در مباحث علمی و تخصصی مانند پزشکی و آناتومی مطرح میشود. در متون غیررسمی و روزمره کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. جایگاه کلمه: این کلمه معمولاً در جملات تخصصی و به عنوان اسم به کار میرود. به عنوان مثال: "خاصره انسان در قیاس با سایر جانوران وضعیت متفاوتی دارد." کلمه "خاصره" در متون فارسی باید با رعایت این موارد استفاده شود تا وضوح و دقت لازم را داشته باشد.
۲. پهلو؛ کمر.
تهيگاه
special
ارتفاع، قمة، فيضان، مرتفع، ثمل، حاسم، حرج، سام رفيع، سعيد، فارع الطولة، لامع، عاليا، بترف، بكل طاقته، عالي
özel
spécial
besonders
especial
speciale