خاصگی
license
98
1667
100
معنی کلمه خاصگی
معنی واژه خاصگی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1-كنيز، سريه 2- نديمه 3- محرم، مصاحب، نديم 4- مقرب 5- معين، مشخص | ||
انگلیسی | favorite, minion, confidant, repository, favourite, best, courtly, elect, properties | ||
عربی | مفضل، محبوب، أثير، مرجح، ذو مظهر معين، محسوب | ||
ترکی | uzmanlık | ||
فرانسوی | spécialité | ||
آلمانی | spezialität | ||
اسپانیایی | especialidad | ||
ایتالیایی | specialità | ||
مرتبط | سوگلی، عزیز دردانه، ندیمه، شخص یا جانور سوگلی، نوکریا وابسته چاپلوس، محرم، محرم اسرار، پرده دار، دمساز، مخزن، انبار، ظرف، صندوق تابوت، بهترین، بهترین کار، به بهترین وجه، بزرگترین، نیکوترین، با وقار، شایسته دربار، مودب، ممتاز، برگزیده منتخب، خاص | ||
واژه | خاصگی | ||
معادل ابجد | 721 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | xās[s]egi | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] | ||
مختصات | (ص ) [ ع - فا. ] (ص .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی عمید | ||
نمایش تصویر | معنی خاصگی | ||
پخش صوت |
۱. ندیم؛ ملازم؛ مَحرم.
۲. مخصوص پادشاه.
۳. مقرب خداوند.
1-كنيز، سريه
2- نديمه
3- محرم، مصاحب، نديم
4- مقرب
5- معين، مشخص
favorite, minion, confidant, repository, favourite, best, courtly, elect, properties
مفضل، محبوب، أثير، مرجح، ذو مظهر معين، محسوب
uzmanlık
spécialité
spezialität
especialidad
specialità
سوگلی، عزیز دردانه، ندیمه، شخص یا جانور سوگلی، نوکریا وابسته چاپلوس، محرم، محرم اسرار، پرده دار، دمساز، مخزن، انبار، ظرف، صندوق تابوت، بهترین، بهترین کار، به بهترین وجه، بزرگترین، نیکوترین، با وقار، شایسته دربار، مودب، ممتاز، برگزیده منتخب، خاص