خزم
licenseمعنی کلمه خزم
معنی واژه خزم
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم مصدر) [عربی] (ادبی)
مختصات:
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
647
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
fur | polecat , ferret , fitchew , foumart , breasts
ترکی
hazm
فرانسوی
khazm
آلمانی
khazm
اسپانیایی
khazm
ایتالیایی
khazm
عربی
فرو | وبر , ثوب مفري , طلاء , خمل النسيج , كسا , الفراء
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "خزم" به معنای گراچی، به معنای بردن چیزی به دوش یا حمل کردن است. در اینجا چند نکته دربارهٔ قواعد و نگارش این کلمه اشاره میکنم:
-
نحو و ساخت: "خزم" به عنوان فعل به کار میرود و برای بیان عمل حمل کردن یا برداشتن چیزی استفاده میشود. به عنوان مثال، میتوانیم بگوییم: "او خزم بار را به خانه آورد."
-
نکات نگارشی:
- در جملهسازی، باید دقت کرد که فاعل و مفعول به درستی مشخص شوند. مثلاً: "من خزم بار را به دوش گرفتم."
- زمان فعل نیز باید به درستی رعایت شود. مثلاً: "او خزم" (ماضی) یا "او خواهد خزم" (آینده).
- استفاده در متون: در متون رسمی و ادبی، از کلمه "خزم" باید با دقت استفاده شود و در صورت لزوم، معادلهای مناسبتر مانند "حمل کردن" را هم در نظر گرفت.
اگر سوال خاصی در مورد کاربرد یا معانی دیگر این کلمه دارید، بفرمایید تا بیشتر توضیح بدهم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا سه جمله با کلمه "خزم" آورده شده است:
- خزم همیشه در کنار دوستانش میخندد و لحظات شادی را به اشتراک میگذارد.
- درختان خزم با برگهای سبز و گلهای زیبا، منظرهای دلنشین در پارک ایجاد کردهاند.
- او با دقت به صدای خزم گوش داد و تلاش کرد تا معنی آن را بفهمد.