جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

xāst[e]gār
suitor  |

خواستگار

معنی: ۱. کسی که دختر یا زنی را برای زناشویی بخواهد و با او صحبت کند.
۲. [قدیمی] خواهان؛ خواهنده.
2501 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت)
مختصات: (خا)(ص فا.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: xAstegAr
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 1288
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
suitor | bridegroom , wooer , the petitioner
ترکی
talip
فرانسوی
prétendant
آلمانی
freier
اسپانیایی
pretendiente
ایتالیایی
corteggiatore
عربی
عاشق | المدعي , الملتمس , طلب يد امرأة خاطب , الخاطب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "خواستگار" در زبان فارسی به معنای کسی است که برای خواستگاری (پیشنهاد ازدواج) به خانه دختر می‌رود. در اینجا به برخی از قواعد نوشتاری و نکات مرتبط با کلمه "خواستگار" اشاره می‌کنم:

  1. کتابت صحیح: این کلمه به صورت «خواستگار» نوشته می‌شود و شکل صحیح آن از دو بخش "خواست" و "گار" تشکیل شده است.

  2. نشانه‌های جمع: برای جمع بستن این کلمه به شکل «خواستگاران» استفاده می‌شود.

  3. کاربرد در جمله:

    • او در سن مناسب برای ازدواج، خواستگارهایی داشته است.
    • خواستگار او فردی متعهد و باهوش است.
  4. نقش گرامری: "خواستگار" می‌تواند به عنوان اسم و فاعل در جمله‌ها به کار رود.

  5. انواع واژه‌ها: این کلمه نوعی اسم خاص است و به افرادی که نقش خواستگاری را دارند، اشاره می‌کند.

  6. فرهنگ و تصویرسازی: این کلمه در فرهنگ ایرانی بار معنایی خاصی دارد و معمولاً با مراسم خواستگاری و سنت‌های مربوط به آن ارتباط مستقیم دارد.

همچنین توجه به نگارش درست و رعایت علائم نگارشی (مانند ویرگول و نقطه) نیز در متن‌های نوشتاری اهمیت دارد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال از کلمه "خواستگار" در جملات مختلف آورده شده است:

  1. خواستگار او روز جمعه به خانه ما آمد تا از خانواده‌ام خواستگاری کند.
  2. مادرش همیشه می‌گفت که باید با خواستگار مناسب خود آشنا شود.
  3. دخترک با دلشوره به دیدن خواستگار جدیدش رفت.
  4. بعد از چند ماه آشنایی، بالاخره خواستگار تصمیم گرفت که خواستگاری کند.
  5. خواهرم همیشه به من می‌گوید که نباید درباره خواستگار هایم عجله کنم و باید خوب فکر کنم.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید یا سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!


واژگان مرتبط: مدعی، عرضحال دهنده، نوداماد، لاس زن، نامزدباز، عشقبیاز

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری