xiyāl

imagination |

خیال

معنی: ۱. صورتی که در خواب یا بیداری به ذهن آید؛ پندار؛ گمان؛ وهم.
۲. نیرویی که به‌وسیلۀ آن صورت‌هایی که در زمانی دیده شده در ذهن تجدید و احیا می‌شود.
مترادف1- توهم، گمان، وهم 2- پندار، پنداشت، تخيل 3- انديشه، تصور، تفكر، فكر 4- مخيله 5- نقشه 6- سودا، وسواس 7- تصوير، تنديس، شبح 8- قصد، آهنگ، عزم، تصميم
انگلیسیimagination, phantom, illusion, thought, fiction, dream, mind, impression, reverie, fancy, plan, idea, vision, intention, apparition, notion, speculation, whim, wraith, figment, guess, hallucination, spectrum, cogitation, deliberation, design, fantom, ghost, meditation, phantasma, simulacrum, whim-wham
عربیخيال، تصور، التوهم، ملكة الخيال، وهم، ثمرة من ثمرات الخيال، معتقد تقليدي
ترکیkurgu
فرانسویfiction
آلمانیfiktion
اسپانیاییficción
ایتالیاییfinzione
مرتبطتخیل، ابتکار، فانتزی، انگاشت، روح، ظاهر فریبنده، منظر، خیال باطل، خیال واهی، حیله، خیال خام، فکر، اندیشه، تفکر، نظر، داستان، افسانه، قصه، دروغ، اختراع، خواب، ذهن، خاطر، عقل، ضمیر، خرد، احساس، تاثیر، اثر، چاپ، خیال اندیشی، قوه مخیله، هوس، پنداره، طرح، برنامه، تدبیر، انگاره، دید، بینایی، بصیرت، رویا، مقصود، منظور، تصمیم، ظهور، تجسم، مفهوم، نظریه، عقیده، احتکار، تفکر و تعمق، زمین خواری، سفته بای، هوی و هوس، تلون مزاج، روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ، سخن جعلی، حدس، فرض، تخمین، ظن، خطای حس، اغفال، تو هم، طیف، رنگ های مریی در طیف بین، اندیشه و تفکر، مشورت، شور، تامل، بررسی، سنجش، زمینه، جان، تجسم روح، تعمق، عبادت، مراقبت، چشم بندی، صورت خیالی، نمودناک، تمثال، شباهت وهمی، هوا و هوس، شییء یا چیز هوس انگیز و خیالی، علاقه دمدمی

... ادامه

2846 | 0

مترادف: 1- توهم، گمان، وهم 2- پندار، پنداشت، تخيل 3- انديشه، تصور، تفكر، فكر 4- مخيله 5- نقشه 6- سودا، وسواس 7- تصوير، تنديس، شبح 8- قصد، آهنگ، عزم، تصميم

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

ترکیب: (اسم) [عربی: خَیال]

مختصات: (اِ.)

الگوی تکیه: WS

نقش دستوری: اسم

آواشناسی: xiyAl

منبع: فرهنگ فارسی عمید

معادل ابجد: 641

شمارگان هجا: 2

دیگر زبان ها

انگلیسی

imagination | phantom , illusion , thought , fiction , dream , mind , impression , reverie , fancy , plan , idea , vision , intention , apparition , notion , speculation , whim , wraith , figment , guess , hallucination , spectrum , cogitation , deliberation , design , fantom , ghost , meditation , phantasma , simulacrum , whim-wham

ترکی

kurgu

فرانسوی

fiction

آلمانی

fiktion

اسپانیایی

ficción

ایتالیایی

finzione

عربی

خيال | تصور , التوهم , ملكة الخيال , وهم , ثمرة من ثمرات الخيال , معتقد تقليدي

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "خیال" در زبان فارسی دارای چندین معنی و کاربرد است. در ادامه به بررسی برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه می‌پردازیم:

۱. جنس و نوع کلمه: "خیال" یک اسم است و به معانی مختلفی همچون تصور، اندیشه، خیال‌پردازی، و وهم اشاره دارد.

۲. کاربرد در جملات:

"خیال" می‌تواند به عنوان فاعل، مفعول یا مضاف‌الیه در جملات به‌کار رود.
مثلاً:
- "خیال او همیشه در ذهنم است." (فاعل)
- "این خیال به من آرامش می‌دهد." (مفعول)

۳. ترکیبات و عبارات: "خیال" می‌تواند در ترکیبات مختلفی مورد استفاده قرار گیرد:

خیال پردازی
خیال باطل
خیال خوش
خیال خام

۴. نگارش و املای کلمه:

به‌طور کلی، کلمه "خیال" به همین نحو نوشته می‌شود و از نظر املایی نیازی به تغییر ندارد.
باید دقت کرد که در نگارش، خطای املایی رخ ندهد و کلمه به درستی نوشته شود.

۵. نکات نگارشی:

اگر"خیال" در وسط جمله بیاید، باید توجه داشت که نوشته‌های‌تان منطق و روانی داشته باشند.
از قواعد جمله‌سازی و استفاده از ویرگول، نقطه و موارد دیگر در جملات خود استفاده کنید تا مطلب واضح و مفهوم باشد.

اگر سوال خاصی درباره‌ی استفاده یا معنای خاص کلمه "خیال" دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "خیال" در جملات مختلف آورده‌ام:

او در خیال خود، همیشه به سفرهای دوردست فکر می‌کرد.
خیال داشتن یک زندگی بهتر، او را به تلاش بیشتری واداشت.
در کودکی، همه چیز برای من یک خیال شیرین بود.
خیال می‌کرد که می‌تواند بدون مطالعه در امتحان قبول شود.
وقتی به یاد آن روزهای خوش می‌افتاد، لبخند بر لبش می‌نشست و در خیال فرو می‌رفت.

اگر نیاز به مثال‌های بیشتری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!

واژگان مرتبط: تخیل، ابتکار، فانتزی، انگاشت، روح، ظاهر فریبنده، منظر، خیال باطل، خیال واهی، حیله، خیال خام، فکر، اندیشه، تفکر، نظر، داستان، افسانه، قصه، دروغ، اختراع، خواب، ذهن، خاطر، عقل، ضمیر، خرد، احساس، تاثیر، اثر، چاپ، خیال اندیشی، قوه مخیله، هوس، پنداره، طرح، برنامه، تدبیر، انگاره، دید، بینایی، بصیرت، رویا، مقصود، منظور، تصمیم، ظهور، تجسم، مفهوم، نظریه، عقیده، احتکار، تفکر و تعمق، زمین خواری، سفته بای، هوی و هوس، تلون مزاج، روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ، سخن جعلی، حدس، فرض، تخمین، ظن، خطای حس، اغفال، تو هم، طیف، رنگ های مریی در طیف بین، اندیشه و تفکر، مشورت، شور، تامل، بررسی، سنجش، زمینه، جان، تجسم روح، تعمق، عبادت، مراقبت، چشم بندی، صورت خیالی، نمودناک، تمثال، شباهت وهمی، هوا و هوس، شییء یا چیز هوس انگیز و خیالی، علاقه دمدمی

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

خیال

معنی کلمه خیال

معنی واژه خیال

خیال

اطلاعات بیشتر واژه

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

خیال

معنی کلمه خیال

معنی واژه خیال

خیال

اطلاعات بیشتر واژه

500 کاراکتر باقی مانده

مطالب مرتبط

بی‌خیال

خیال‌باف

پریشان‌خیال

خیال‌اندیش

هردم‌خیال

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری