جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

xisāndan
soak  |

خیساندن

معنی: خیس کردن چیزی برای آنکه آب را به خود بکشد.
533 | 0
مترادف: تر كردن، خيسانيدن، خيس كردن، مرطوب كردن
متضاد: خشكاندن، خشكانيدن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر متعدی) ‹خیسانیدن›
مختصات: (دَ) (مص م .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 775
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
soak | drench , macerate , damp , moisten , presoak , ret , sop , steep , water , wet , bate , soaking
ترکی
ıslatma
فرانسوی
trempage
آلمانی
einweichen
اسپانیایی
remojo
ایتالیایی
ammollo
عربی
نقع | بلل كليا , تخلل , أسرف في الشراب , أشبع , نظف بالنقع , أرهق , أثقل , عاقب بقسوة , تشرب أو يمتص , سكير , الماء المنقوع فيه
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "خیساندن" در زبان فارسی به معنای تر کردن یا خیس کردن چیزی است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. قواعد صرفی: "خیساندن" مصدر است و از ریشه "خیس" گرفته شده است. این کلمه در زمان‌های مختلف صرف می‌شود، مثلاً "خیساندم"، "خیسانده‌ام"، "خیساند".

  2. استفاده در جملات: کلمه خیساندن می‌تواند به عنوان فعل در جملات مختلف استفاده شود. به عنوان مثال:

    • "من لباس‌ها را در آب خیساندم."
    • "خیساندن برنج قبل از پخت، طعم بهتری به آن می‌دهد."
  3. نکات نگارشی:

    • توجه به تطابق فعل و فاعل در جملات: فاعل باید با فعل از نظر شخص و تعداد هماهنگ باشد.
    • استفاده از علامت نقطه و ویرگول به درستی در جملات حاوی این کلمه به حفظ انسجام و وضوح معنایی کمک می‌کند.
  4. اشتباهات رایج: توجه داشته باشید که ممکن است بعضی به اشتباه از "خیساندن" در مواردی که به معنی تر کردن نیست استفاده کنند. همچنین، "خیساندن" نباید با "خیس کردن" اشتباه گرفته شود؛ گرچه معنای کلی مشابه دارند.

  5. استفاده از مترادف‌ها: در برخی موارد می‌توان از کلمات مترادف مانند "تر کردن" یا "ابریشمی کردن" بسته به سیاق جمله استفاده کرد.

با رعایت این نکات می‌توان به درستی از کلمه "خیساندن" در نوشتار و گفتار استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. باران شدید باعث خیساندن زمین‌های کشاورزی شد و کشاورزان خوشحال بودند.
  2. او تصمیم گرفت تا گل‌ها را با آب سرد خیساندن تا زودتر شکوفا شوند.
  3. بچه‌ها در کنار رودخانه بازی کرده و با آب، لباس‌های خود را خیساندن.

واژگان مرتبط: خیس خوردن، خیس کردن، غوطه ور ساختن، در اب فرو بردن، بوسیله مایع اشباع شدن، نوشانیدن، اب دادن، لاغر کردن، زجر دادن، ظلم کردن بر، مرطوب کردن، دلمرده کردن، حالت خفقان پیدا کردن، مرطوب ساختن، تر کردن، مرطوب شدن، نمدار کردن، تر شدن، در معرض رطوبت قرار دادن، جذب کردن، فرو کردن، اشباع کردن، شیب دادن، خیس عرق شدن، نمناک کردن، دلیل و برهان اوردن، کم کردن، نگهداشتن، تخفیف دادن، پایین اوردن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری