جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

šetābzade
hurried  |

شتاب‌زده

معنی: عجول؛ تند؛ باشتاب؛ ویژگی کسی که باشتاب و عجله کاری انجام می‌دهد؛ شتاب‌آلود؛ شتاب‌خورده؛ شتاب‌کار.
988 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت مفعولی)
مختصات:
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 719
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
hurried | hasty , precipitant
عربی
مسرع | متعجل , سارع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "شتاب‌زده" در زبان فارسی ترکیبی از دو بخش "شتاب" و "زده" است. در اینجا به توضیح قواعد نگارشی و گرامری مرتبط با این کلمه پرداخته می‌شود:

  1. جدا کردن اجزا: "شتاب‌زده" به عنوان یک صفت مرکب استفاده می‌شود. در نگارش آن توجه کنید که بین دو بخش "شتاب" و "زده" علامت نوشتاری "‌" (تکیه‌گذاری) قرار می‌گیرد.

  2. قواعد املایی:

    • کلمه "شتاب" به معنای سرعت و تندی است.
    • "زده" از فعل زدن به معنی تحت تأثیر یا برانگیخته شدن است.
  3. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً در توصیف حالتی که فرد یا چیزی به دلیل شتاب و عجله قرار دارد، استفاده می‌شود. به عنوان مثال:

    • "او در شتاب‌زده‌گی تمام، وسایلش را برداشت و بیرون رفت."
  4. مضامین احساسی و معنایی: این کلمه می‌تواند احساساتی از قبیل اضطراب، عجله، و بی‌قراری را به تصویر بکشد.

  5. موارد مشابه: واژه‌های مرکب دیگری مانند "عجول" یا "سرعت‌زده" نیز وجود دارند که معنای مشابهی دارند، اما "شتاب‌زده" معمولاً به صورت خاصی از تندی و بی‌تابی اشاره دارد.

با رعایت این نکات، می‌توان به‌درستی از کلمه "شتاب‌زده" در نگارش‌تان استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او در تصمیم‌گیری‌هایش همیشه شتاب‌زده عمل می‌کند و این موضوع به مشکلاتی ختم می‌شود.
  2. وقتی که خبر موفقیتش را شنید، شتاب‌زده به سمت دوستانش رفت و آن را جشن گرفت.
  3. او شتاب‌زده به میدان مسابقه رفت، اما با کمی تمرکز و آرامش توانست پیروز شود.

واژگان مرتبط: شتاب زده، هول هولکی، بی تامل، عجول، دست پاچه، زود، تند، زود رس، شدنی، جدا شدنی، باعجله، غیر محلول وته نشینشونده

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری