استواری
licenseمعنی کلمه استواری
معنی واژه استواری
'ost[o]vāri
stability
|
استواری
مترادف:
استحكام، استقامت، استقرار، پايداري، تاييد، تثبيت، تحكيم، ثبات، ثبوت، حصانت، محكمي، مقاومت، وثاقت
متضاد:
سستي، نااستواري
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(حاصل مصدر)
مختصات:
( ~.)
الگوی تکیه:
WWWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
'ostovAri
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
678
شمارگان هجا:
4
دیگر زبان ها
انگلیسی
stability | solidity , constancy , stableness , backbone , stabilization , fastness , fixity , impregnability , formidability , immovability , stir
ترکی
sebat
فرانسوی
fermeté
آلمانی
standhaftigkeit
اسپانیایی
firmeza
ایتالیایی
fermezza
عربی
الصمود
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "استواری" در زبان فارسی به معنای پایداری، ثبات و استحکام است. در مورد قواعد نگارشی و املایی این کلمه، باید به موارد زیر توجه کرد:
-
املا: کلمه "استواری" به همین شکل نوشته میشود و هیچ حرف خاصی نمیتواند باشد.
-
جملهسازی: میتوانید کلمه "استواری" را در جملات مختلف به کار ببرید. به عنوان مثال:
- "استواری در تصمیمگیری یکی از ویژگیهای رهبری موفق است."
- "این پل نماد استواری و قدرت مهندسی است."
-
صرف و نحو: "استواری" به عنوان اسم غیر شمارشی به کار میرود و میتواند مضاف یا مضافإلیه قرار گیرد. به عنوان مثال:
- "استواری این بنا قابل توجه است."
- "استواری در روابط انسانی بسیار مهم است."
- مفاهیم مرتبط: کلماتی که با "استواری" مرتبط هستند، شامل "ثبات"، "پایداری" و "استحکام" میشوند. این کلمات معمولاً در متنهای علمی و ادبی به کار میروند.
نکتهای که باید در نظر گرفت این است که "استواری" یکی از صفات مثبت است که در توصیف افراد، اشیا یا وضعیتها میتواند به کار رود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "استواری" در جملات مختلف آورده شده است:
- استواری او در مقابل چالشها نشان از قدرت شخصیتش دارد.
- برای رسیدن به موفقیت، باید استواری و پایداری لازم را داشته باشید.
- آمارها نشان میدهند که استواری اقتصادی کشور در سالهای اخیر افزایش یافته است.
- او با استواری در اعتقاداتش، دیگران را نیز تحت تأثیر قرار داد.
- دوستی واقعی نیاز به استواری و وفاداری دارد تا در روزهای سخت برقرار بماند.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!