جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

solbi
consanguine  |

صلبی

معنی: ۱. [مجاز] ویژگی خواهران یا برادرانی که فقط از جانب پدر مشترک باشند.
۲. مربوط به پدر.
۳. مربوط به یک نسل.
1848 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت نسبی، منسوب به صُلب) [عربی. فارسی]
مختصات:
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: solbi
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 132
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
consanguine | spinal , salubi
ترکی
sağlam
فرانسوی
solide
آلمانی
solide
اسپانیایی
sólido
ایتالیایی
solido
عربی
تقارب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "صلبی" در زبان فارسی به معنی "الگو برداری از صلیب" یا "شکل صلیبی" مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه، رعایت نکات زیر مفید است:

  1. معنی و کاربرد:

    • "صلبی" معمولاً به معنای هندسی یا توصیفی برای چیزی است که به شکل صلیب (+) است.
    • در متون مذهبی، می‌تواند به معانی خاص‌تری نیز اشاره داشته باشد.
  2. نقطه‌گذاری:

    • در جملاتی که کلمه "صلبی" به کار می‌رود، باید به علائم نگارشی دقت کرد. به عنوان مثال، اگر جمله‌ای به پایان می‌رسد، باید از نقطه در انتهای جمله استفاده شود.
  3. نحوه نوشتن:

    • کلمه "صلبی" باید به طور صحیح و با توجه به قواعد املایی نوشته شود. هیچ حرف اضافی یا کم نباشد.
  4. جنس و جمع:

    • "صلبی" در زبان فارسی می‌تواند به صورت صفت به کار رود. اگر بخواهید جمع آن را به کار ببرید، می‌توانید از "صلبی‌ها" استفاده کنید.
  5. استفاده در جملات:
    • مثال: "این طرح دارای الگوی صلبی است."
    • باید توجه داشت که صفت‌ها در جمله باید با موصوف خود از لحاظ جنس و عدد همخوانی داشته باشند.

امیدوارم این نکات برای شما مفید باشد! اگر سوال دیگری دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در باغچه‌ی خانه، گل‌های صلبی به زیبایی خودنمایی می‌کنند و رنگ‌های شاداب را به محیط پیرامون می‌بخشند.
  2. در کتاب‌های قدیمی، برخی از تصاویر صلبی و سختی در برخورد با تغییرات زمان را به تصویر کشیده‌اند.
  3. او با مطالعه‌ی بیشتری درباره‌ي شخصیت‌های صلبی در داستان‌ها، توانست به عمق داستان نزدیک‌تر شود.

واژگان مرتبط: هم خون، از یک صلب، فقراتی، پشتی، ظهری، وابسته به تیره پشت، صلب

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری