جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

zarbat
strike  |

ضربت

معنی: ضربه؛ کوبیدن.
1204 | 0
مترادف: زخم، زدن، ضرب، ضربه، كتك، كوفت، نواخت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: ضربة، جمع: ضربات]
مختصات: (ضَ بَ) [ ع . ضربة ]
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: zarbat
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 1402
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
strike | blow , impulse , bump , hit , thump , impact , impulsion , stroke , knock , beat , chop , biff , slap , whack , bob , pound , thwack , swat , bop , buff , buffet , butt , cuff , fib , hack , percussion , plunk , skelp , smack , smash , whang , bat , dint , lead-off
ترکی
çarpmak
فرانسوی
grève
آلمانی
schlagen
اسپانیایی
huelga
ایتالیایی
sciopero
عربی
إضراب | ضربة , غارة جوية , إكتشاف مفاجئ , ضرب كرة البيسبول , دقات الساعة , ضربة حظ , هز الشط لإصتطياد السمك , ضرب , شن غارة , وقع , هاجم , أصاب , صدم , طعن , لدغ , صك العملة , اشتعل , اكتشف , رن , عجب , إستهل فجأة , كافح , بدأ في السباحة , لكم , أصاب بذعر , قدح النار , عزف , سمع , صرع , جذب الصنارة لإ قحام الشص , وصل لإتفاق , يضرب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ضربت" در زبان فارسی به معانی مختلفی استفاده می‌شود و قواعد نگارشی مربوط به آن به شرح زیر است:

  1. جنس کلمه: "ضربت" یک اسم مؤنث است، بنابراین باید جملات و صفات مرتبط با آن به صورت مؤنث بکار روند.

  2. مفرد و جمع: "ضربت" به صورت مفرد است و جمع آن "ضربات" می‌باشد. در جملات باید به این نکته توجه کرد.

  3. نحوه استفاده: "ضربت" می‌تواند در عبارات به عنوان یک اسم خاص، مانند "ضربت عدالت" یا به صورت عمومی در مفهوم "ضربه" یا "ضربت زدن" استفاده شود.

  4. نگارش صحیح: در نوشتن کلمه "ضربت" باید به اعراب و حروف درست دقت کرد و اطمینان حاصل کرد که به درستی نوشته شده است.

  5. قافیه و وزن: اگر در شعر و ادبیات استفاده می‌شود، باید به وزن و قافیه توجه داشت؛ "ضربت" به دلیل مشخص بودن وزن، می‌تواند در ابیات مختلف به کار رود.

  6. معانی مختلف: این کلمه می‌تواند به معانی مختلفی از جمله ضربه، اثر یا تأثیر و نیز در اصطلاحات خاص مانند "ضربت کاری" و "ضربت مهلک" استفاده شود.

توجه به این قواعد می‌تواند به استفاده صحیح از کلمه "ضربت" در نوشتار و گفتار کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. پزشک با دقت ضربت قلب بیمار را بررسی کرد تا از سلامت او اطمینان حاصل کند.
  2. در مسابقه بوکس، ضربت قوی حریف موجب ناک‌اوت شدن ورزشکار شد.
  3. ضربت ناگهانی طوفان درختان را از ریشه کند و خسارات زیادی به بار آورد.

واژگان مرتبط: اعتصاب، برخورد، اصابت، فوت، خود ستا، بر انگیزش، انگیزه ناگهانی، دست انداز جاده، تکان سخت، تکان ناگهانی، بر امدگی، ضربت حاصله دراثر تکان سخت، موفقیت، تصادف، نمایش یا فیلم پر مشتری، سقوط باصدای سنگین، صدای تلپ، اثر شدید، تماس، انگیزه انی، دژ انگیز، حرکت، لطمه، تکان، صدای تغ تغ، درزدن، مشت، عیبجویی، ضربان، تپش، زمان عبور کلمه، ضربان نبض و قلب، گوشت با استخوان، غذا، دهان، تودهنی، ضربه شدید، ضربت سریع، صدای چلب چلوپ، ضربت سخت، صدای ضربت، صدای اصطکاک، شاقول، فریب، مسخره، سرزنش یا طعنه، شوخی، پاوند، لیره، اغل، استخر یا حوض اب، واحد مسکوک طلای انگلیسی، وزش، چرم گاومیش، چرم زرد خوابدار، گاو وحشی، جلا، بوفه، رستوران، قفسه جای ظرف، اشکاف، ته قنداق تفنگ، ته، بیخ، کپل، بشکه، دکمه سر دست، سیلی، سراستین، دست بند، سردست پیراهن مردانه، دروغ، دروغ در چيز جزئي، مزدور، کلنگ، سرفه خشک وکوتاه، چاک، برش، دق، اسباب های ضربی مثل طبل و دنبک، چابک، ماچ، صدای سیلی یا شلاق، مزه، طعم، چشیدن مختصر، سر و صدا، تصادم، تسمه، قسمت، صدای بر خورد دو جسم، خفاش، چوب، چوگان، چماق، شبکور، زور، تو رفتگی، گودی، رهبری، سر، اغاز، ضرب

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری