جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

'azādār
mourner  |

عزادار

معنی: ماتم‌دار؛ ماتم‌زده؛ ماتم‌دیده؛ آن‌که در مرگ کسی سوگوار است.
1491 | 0
مترادف: پرسه نشين، داغدار، سوگوار، سوگوار، ماتمزده، ماتم زده، مصيبت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت فاعلی) [عربی. فارسی]
مختصات:
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: 'azAdAr
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 283
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
mourner | weepy , weeper , mournful , plaintful
ترکی
yaslı
فرانسوی
pleureuse
آلمانی
trauernde
اسپانیایی
doliente
ایتالیایی
persona in lutto
عربی
إنسان في حالة الحداد | المتفجع , النديب , مرن
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «عزادار» به معنای فردی است که به خاطر فوت یا غم و اندوهی دیگر در سوگواری به سر می‌برد. در زبان فارسی، چند قاعده و نکته نگارشی و زبانی برای این کلمه وجود دارد:

  1. نوشتن با حروف جدا: معمولاً کلمه «عزادار» به صورت جدا نوشته نمی‌شود و به صورت یک کلمه به کار می‌رود.

  2. تلفظ صحیح: تلفظ این کلمه به صورت «عَزادار» (با فتحه بر روی «ع» و «ز» و «د» و سکون بر روی «ا») است که باید به درستی ادا شود.

  3. نحوه استفاده در جمله: این کلمه معمولاً به عنوان صفت (مثلاً: «مردم عزادار») و یا به عنوان نام (مثلاً: «عزادارانی که در مراسم شرکت کردند») به کار می‌رود.

  4. ارتباط با واژگان دیگر: این کلمه اغلب با واژگانی مانند «عزادرای»، «مراسم عزاداری» و «سوگ» مرتبط است. می‌توان در جملات از آن هم به عنوان اسم و هم به عنوان صفت استفاده کرد.

  5. نوشتن با شکل صحیح: توجه داشته باشیم که در نوشتن، این کلمه به شکل درست و بدون غلط‌های املایی یا نگارشی استفاده شود.

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه «عزادار» به درستی در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. خانواده‌ی او به خاطر از دست دادن عزیزشان به شدت عزادار بودند و همه در سوک آن عزیز جمع شده بودند.
  2. در روز عاشورا، مردم شهر به خیابان‌ها آمدند و عزادار امام حسین (ع) شدند.
  3. بسیاری از افراد برای ابراز همدردی با عزاداران، در مراسم سوگواری شرکت کردند.

واژگان مرتبط: نوحه خوان، گریه کننده، غمگین کننده، محزون، پر ولع، نالان، گریان

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری