فایق
licenseمعنی کلمه فایق
معنی واژه فایق
fāyeq
oppression
|
فایق
مترادف:
1- پيروز، چيره، غالب، فاتح، فايز، فايز، مستولي، مسلط
2- برتر، عالي، والا
متضاد:
مغلوب
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(صفت) [عربی: فائق]
مختصات:
(یِ) [ ع . فائق ]
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
صفت
آواشناسی:
fAyeq
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
191
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
oppression
ترکی
faik
فرانسوی
faïq
آلمانی
faiq
اسپانیایی
faiq
ایتالیایی
faiq
عربی
اضطهاد | ظلم , طغيان , جور , ضيق , غم , عمل ظالم , ضيق صدر , إحساس بالظلم , إرهاق , الاضطهاد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "فایق" در زبان فارسی به معنای «پیروز» یا «غالب» است و بهعنوان یک صفت به کار میرود. برای استفاده صحیح و نگارش مناسب این کلمه، چند نکته وجود دارد:
-
نگارش صحیح: کلمه "فایق" به این شکل نوشته میشود و به هیچ عنوان در نوشتار نباید با اشتباهات املایی مانند "فائق" یا "فايق" نوشته شود.
-
تطابق با حالت تعریف و تنوین: کلمه "فایق" میتواند در جملات مختلف به عنوان صفت به کار رود و با اسمهایی که توصیف میکند تطابق داشته باشد. مثلاً:
- او فرد فایق و موفقی است.
-
استفاده در جملات: این کلمه میتواند در جملات مختلف به کار رود، بهعنوان مثال:
- در این مسابقه، او فایق بر همه رقبایش بود.
- نتیجه این رقابت نشاندهنده فایق بودن تیم ما بود.
-
معادلها و مترادفها: در مواردی میتوانید از مترادفهای این کلمه مانند "پیروز"، "غالب" یا "برنده" استفاده کنید، البته باید به بافت متن توجه کنید.
- نکات نگارشی: در نگارش ادبی و رسمی، سعی کنید از کلمات و عبارات مرتبط با مفهوم "فایق" بهره ببرید تا جملهها غنیتر شوند.
با رعایت این نکات، میتوانید بهخوبی از کلمه "فایق" در نوشتهها و گفتگوهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- او توانست بر تمامی مشکلات فایق آید و پروژهاش را به بهترین شکل ممکن به پایان برساند.
- با تلاش و کوشش فراوان، دانشآموزان توانستند بر دشواریهای امتحانات فایق شوند.
- فایق آمدن بر ترسها و نگرانیها، اولین قدم برای دستیابی به موفقیت است.