فرزندخوانده
licenseمعنی کلمه فرزندخوانده
معنی واژه فرزندخوانده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم، صفت)
مختصات:
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد:
1007
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
stepson | stepchild , godchild , fosterling , adopted child
عربی
ربيب | إبن الزوج أو الزوجة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "فرزندخوانده" به معنی فرزندی است که به فرزندخواندگی قبول شده است. در مورد این کلمه، چند نکته در قواعد فارسی و نگارشی وجود دارد:
-
نوشتن کلمه: این کلمه به صورت یکپارچه نوشته می‌شود. یعنی "فرزندخوانده" به جای "فرزند خوانده" صحیح است.
-
نحوه‌ی استفاده: این کلمه می‌تواند به عنوان اسم در جملات استفاده شود. برای مثال: "او فرزندخواندهای زیرک و با استعداد است."
-
صرف و تصریف: این کلمه در حالت‌های مختلف به صورت جمع نیز به کار می‌رود. به عنوان مثال: "فرزندخواندهها" برای اشاره به بیش از یک فرزندخوانده.
- نشانه‌های جمع: برای جمع بستن این کلمه، از "-ها" در انتهای آن استفاده می‌شود. به عنوان مثال: "آنها فرزندخوانده‌های یک خانوادهٔ بزرگ هستند."
همچنین باید به نوع سبک نگارشی و دقت در بیان معانی توجه داشت تا مفهوم کلمه به درستی منتقل شود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- خانواده‌ای که فرزندخواندهای را به فرزندی قبول کرده بودند، با محبت و توجه او را در آغوش گرفتند.
- فرزند‌خوانده‌ی آنها به خاطر محبت و حمایت‌های والدین خود، احساس امنیت و خوشبختی می‌کرد.
- قانونی که به فرزندخواندهها حقوق مشابهی با فرزندان بیولوژیکی می‌دهد، می‌تواند به بهبود وضعیت اجتماعی آنها کمک کند.