جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

fahmidan
understand  |

فهمیدن

معنی: ۱. درک کردن؛ دریافتن.
۲. پی‌ بردن.
۳. (مصدر لازم) فهم داشتن.
۴. (مصدر لازم) حس کردن.
1049 | 0
مترادف: 1- ادراك، دانستن، درك كردن، دريافتن، شناختن 2- آگاهي يافتن، مطلع شدن، واقف شدن 3- احساس كردن، باخبرشدن، بوبردن، خبردارشدن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر متعدی) [عربی. فارسی]
مختصات: (فَ هْ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .)
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد: 189
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
understand | figure out , see , realize , comprehend , sense , grasp , conceive , follow , savvy , catch , discern , fathom , get , penetrate , perceive , plug in , rumble , savour
عربی
فهم | أدرك , استنتج , عطف على , يفهم
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "فهمیدن" در زبان فارسی به معنای درک کردن یا آگاه شدن از موضوعی است. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. تصریف افعال:

    • "فهمیدن" فعل ناقص است و می‌تواند در زمان‌های مختلف تصریف شود. برخی از تصریفات آن عبارتند از:
      • حال: می‌فهمم، می‌فهمی، می‌فهمد
      • گذشته: فهمیدم، فهمیدی، فهمید
      • آینده: خواهم فهمید، خواهی فهمید، خواهد فهمید
  2. استفاده از مفعول:

    • این فعل معمولاً به مفعول نیاز دارد. به عنوان مثال:
      • من مطلب را فهمیدم.
      • او درس را نفهمید.
  3. حالت‌های حرف اضافه:

    • معمولاً برای بیان موضوعاتی که فهمیده می‌شوند، از حرف اضافه "از" استفاده می‌شود:
      • من از او فهمیدم که این کار چه معنایی دارد.
  4. قیدهای توصیفی:

    • می‌توان با استفاده از قیدهای توصیفی، فهمیدن را توصیف کرد:
      • به‌راحتی فهمیدم.
      • به‌سختی فهمید.
  5. ارتباط با دیگر افعال:

    • "فهمیدن" می‌تواند با دیگر افعال ترکیب شود تا معانی جدیدی به وجود آورد:
      • باید بفهمی.
      • نمی‌توان فهمید.
  6. جملات شرطی:
    • معمولاً در جملات شرطی می‌تواند به کار رود:
      • اگر توضیح بدهی، می‌فهمم.

استفاده صحیح از این قواعد می‌تواند به روشن‌تر شدن جملات و بیان مفاهیم کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. او تلاش کرد تا مفهوم شعر را بهتر بفهمد و به عمق احساسات آن پی ببرد.
  2. درک عمیق از دیگران می‌تواند به فهمیدن بهتر نیازها و خواسته‌های آنها کمک کند.
  3. همیشه باید سعی کنیم تا قبل از قضاوت، به نظرات دیگران گوش دهیم و آنها را به خوبی بفهمیم.

واژگان مرتبط: درک کردن، دریافتن، رساندن، ملتفت شدن، سردرآوردن از، کشف کردن، سنجیدن، دیدن، نگاه کردن، مشاهده کردن، ملاقات کردن، تحقق بخشیدن، پی بردن، تحقق یافتن، واقعی کردن، فرا گرفتن، حس کردن، احساس کردن، چنگ زدن، فراچنگ کردن، بچنگ آوردن، گیر اوردن، قاپیدن، تصور کردن، پنداشتن، ابستن شدن، دنبال کردن، پیروی کردن، تعقیب کردن، پیروی کردن از، متابعت کردن، گرفتن، از هوا گرفتن، بدست اوردن، جلب کردن، تشخیص دادن، تمیز دادن، عمق پیمایی کردن، رسیدن، زدن، فراهم کردن، کسب کردن، نفوذ کردن در، بداخل سرایت کردن، رخنه کردن، فرانشت کردن، به برق وصل کردن، به پریز زدن، دوشاخه را بسیم برق وصل کردن، غریدن، صدای ریز و سنگین دراوردن، دوست داشتن، مزه کردن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری